معنی تطابق
تطابق
((تَ بُ))
با هم برابر شدن، همداستان گشتن
تصویر تطابق
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تطابق
تطابق
تطابق
همخوانی، همخورد، هم سنجی
فرهنگ واژه فارسی سره
تطابق
تطابق
اتفاق کردن، مشابهت و پیوستگی و یکسانی
فرهنگ لغت هوشیار
تطابق
تطابق
با هم برابر شدن، با یکدیگر مطابق بودن، متفق و همانند گشتن
فرهنگ فارسی عمید
تطابق
تطابق
Conformity
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تطابق
تطابق
соответствие
دیکشنری فارسی به روسی
تطابق
تطابق
Übereinstimmung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تطابق
تطابق
відповідність
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تطابق
تطابق
zgodność
دیکشنری فارسی به لهستانی
تطابق
تطابق
一致性
دیکشنری فارسی به چینی