- تروریسم
- دهشت افکنی
معنی تروریسم - جستجوی لغت در جدول جو
- تروریسم
- اصل حکومت وحشت و فشار
- تروریسم
- به کارگیری ترور به عنوان شیوه عمل برای دست یافتن به هدف که معمولاً دلایل سیاسی و عقیدتی دارد
- تروریسم
- روش کسانی که آدم کشی و تهدید مردم و ایجاد خوف و وحشت را به هر طریقی که باشد برای رسیدن به هدف های سیاسی خود از قبیل تغییر حکومت یا در دست گرفتن زمام امور به کار می گیرند
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دهشت افکن
آدم کش، عامل ترور
فرد یا گروهی که اقدام به ترور کند، آدم کش، فرد یا گروهی که ترور را شیوۀ مناسبی برای نیل به اهداف خود می دانند
آن که اقدام به سوء قصد یا کشتن کسی می کند (سیاسی)
گردشگری
مسافرت به منظور تفریح و تجارت و بازدید و غیره، گردشگری، جهانگردی (واژه فرهنگستان)
فرانسوی بر گرفته از یونانی رگ فراخی خونروانگی غده مشکل از خون که غالبا به شریان مربوطست و محتویات آن ممکنست خون مایع یا خون منعقد باشد آنوریسما انوریسما آنورسما انوریسم
خون روانگی، رگ فراخی
حفرۀ کوچکی که از گشاد شدن موضعی در یکی از شریان های بدن، به دلیل ضعف یا نقص جدار آن حاصل می شود
((نِ))
فرهنگ فارسی معین
غده متشکل از خون که غالباً به شریان مربوط است و محتویات آن ممکن است خون مایع یا خون منعقد باشد، آنوریسما، انوریسم
گردشگر
سیاح، جهانگرد
گردشگر، کسی که به منظور سیاحت و شناخت مکانی به آنجا سفر می کند، گیتی خرام، جهانگرد، گیتی نورد، رهگیر، سیّاح، جهان نورد، سائح
جهانگرد، سیاح، گردشگر (واژه فرهنگستان)
درنگ کردن، اراده چیزی نمودن بعد از چیزی
آماسیده گرداندن آماساندن
عنصر فلزی کمیاب، نقره ای رنگ، نرم، رادیواکتیو که از منابع انرژی اتمی است که در صنعت به عنوان اکسیژن زدا استفاده می شود