معنی آنوریسم - فرهنگ فارسی معین
معنی آنوریسم
آنوریسم((نِ))
غده متشکل از خون که غالباً به شریان مربوط است و محتویات آن ممکن است خون مایع یا خون منعقد باشد، آنوریسما، انوریسم
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با آنوریسم
آنوریسم
آنوریسم
فرانسوی بر گرفته از یونانی رگ فراخی خونروانگی غده مشکل از خون که غالبا به شریان مربوطست و محتویات آن ممکنست خون مایع یا خون منعقد باشد آنوریسما انوریسما آنورسما انوریسم
فرهنگ لغت هوشیار
آنوریسم
آنوریسم
حفرۀ کوچکی که از گشاد شدن موضعی در یکی از شریان های بدن، به دلیل ضعف یا نقص جدار آن حاصل می شود
فرهنگ فارسی عمید
آنوریسما
آنوریسما
غده مشکل از خون که غالبا به شریان مربوطست و محتویات آن ممکنست خون مایع یا خون منعقد باشد آنوریسما انوریسما آنورسما انوریسم
فرهنگ لغت هوشیار
آنورسما
آنورسما
غده مشکل از خون که غالبا به شریان مربوطست و محتویات آن ممکنست خون مایع یا خون منعقد باشد آنوریسما انوریسما آنورسما انوریسم
فرهنگ لغت هوشیار
جدول جو جستجوی پیشرفته در مجموعه فرهنگ لغت، دیکشنری و دایره المعارف گوناگون
© 2025 | تمامی خدمات جدول جو رایگان است.