نام قبیله ای از یمن زیرا که فراهم آمده در مواضع خود اقامت کردند. (منتهی الارب) (آنندراج). قبیله ای ازیمن. (ناظم الاطباء). نام چند قبیله ای است که در زمان قدیم در بحرین گرد آمده به اقامت در آن مکان سوگندخورده و عهد بستند. (انساب سمعانی) (از اسماء المؤلفین ج 2 ص 124). رجوع به شدالازار ص 124 و تنوخی شود
نام قبیله ای از یمن زیرا که فراهم آمده در مواضع خود اقامت کردند. (منتهی الارب) (آنندراج). قبیله ای ازیمن. (ناظم الاطباء). نام چند قبیله ای است که در زمان قدیم در بحرین گرد آمده به اقامت در آن مکان سوگندخورده و عهد بستند. (انساب سمعانی) (از اسماء المؤلفین ج 2 ص 124). رجوع به شدالازار ص 124 و تنوخی شود
در زیر آوردن. (زوزنی). در زیر آوردن فحل ماده را. (تاج المصادر بیهقی). فروخوابانیدن شتر نر، ماده را تا گشنی کند و فروخوابانیدن ناقه جهت آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) مقام کردن. (تاج المصادر بیهقی). مقیم شدن در جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ثابت ماندن بر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
در زیر آوردن. (زوزنی). در زیر آوردن فحل ماده را. (تاج المصادر بیهقی). فروخوابانیدن شتر نر، ماده را تا گشنی کند و فروخوابانیدن ناقه جهت آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) مقام کردن. (تاج المصادر بیهقی). مقیم شدن در جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ثابت ماندن بر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
در لهجۀ محلی، چرخشت. (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). چرخ. جائی که در آن انگور را لگد کنند تا از آب انگور شیره سازند. چرخست. چرس. گودالی از سنگ یا سفال که در آن انگور را لگد کنند تا شیره اش را بگیرند. رجوع به چرخ و چرخشت و چرس شود
در لهجۀ محلی، چرخشت. (در اصطلاح اهالی فیض آباد محولات بخش تربت حیدریه). چرخ. جائی که در آن انگور را لگد کنند تا از آب انگور شیره سازند. چرخست. چرس. گودالی از سنگ یا سفال که در آن انگور را لگد کنند تا شیره اش را بگیرند. رجوع به چرخ و چرخشت و چرس شود
هراس، هراس افکندن، ایجاد وحشت کردن، کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد، شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهه اجتماعی او را مخدوش کردن
هراس، هراس افکندن، ایجاد وحشت کردن، کشتن ناگهانی یک فرد بدون آن که فرد مورد نظر فرصتی برای دفاع یا مقابله داشته باشد، شخصیت با دروغ و جوسازی شخصیت اجتماعی کسی را زیر سوال بردن و وجهه اجتماعی او را مخدوش کردن