جدول جو
جدول جو

معنی تنوخ

تنوخ
(تَ)
در زیر آوردن. (زوزنی). در زیر آوردن فحل ماده را. (تاج المصادر بیهقی). فروخوابانیدن شتر نر، ماده را تا گشنی کند و فروخوابانیدن ناقه جهت آن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
مقام کردن. (تاج المصادر بیهقی). مقیم شدن در جای. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، ثابت ماندن بر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا