- ترنگوت
- درختی از تیره بید ها که یکی از گونه های سپیدار است. این گیاه در اغلب نقاط ایران بحال خودرو وجود دارد و همچنین کشت میشود پرک غرب
معنی ترنگوت - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از ترنگان](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/5/2/amd-0035294.jpg)
بادرنگبویه، گیاهی یک ساله با برگ های بیضی دندانه دار، گل های بنفش و شاخه های باریک که گل آن مصرف دارویی دارد و برای عطرسازی هم به کار می رود، بادرو، ترنجان، بادرونه، بادرویه، بادرنجبویه
![تصویری از ارنئوت](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/3/7/0/amd-0037085.jpg)
غول بیابانی و بی تربیت. دراصل، نام قومی از نژاد هندواروپایی، ساکن کشور آلبانی است
![تصویری از تبنگو](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/8/5/amd-0018532.jpg)
ظرفی مانند سبد، طبق، کیسه یا صندوق، برای مثال کان تبنگوی اندر او دینار بود / آن ستد زایدر که ناهشیار بود (رودکی - ۵۳۳)
![تصویری از ترنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/5/3/amd-0015371.jpg)
صدای زه کمان هنگام تیر انداختن، برای مثال ترنگ تیر و چاکاچاک شمشیر / دریده مغز پیل و زهرۀ شیر (نظامی۲ - ۱۸۸) ، صدای خوردن گرز و شمشیر به سپر و مانند آن
![تصویری از ترنگ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/9/1/mon-0009158.jpg)
((تَ رَ))
فرهنگ فارسی معین
صدای زه کمان هنگام انداختن تیر، صدای برخورد گرز و شمشیر و سپر، آواز تار و تنبور، ترناس