- تربچه
- گونه ای ترب که یکساله است و جزو سبزیهای خوردنی مصرف میشود. ریشه این گیاه از تربهای معمولی کوچکتر و بیخ وی سرخ است
معنی تربچه - جستجوی لغت در جدول جو
- تربچه ((تُ رُ چِ))
- گونه ای ترب است، کوچکتر از ترب که ریشه آن قرمز است
- تربچه
- از سبزی های خوردنی از نوع ترب. ریشۀ آن سرخ رنگ و کوچک تر از ترب، دارای ویتامین های a، b و c و املاح معدنی است. برگ آن نیز مقداری ویتامین c دارد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بچۀ شتر
دریچه، در کوچک
قوس و قزح، کمان مانندی که بعد از باران از اثر شعاع آفتاب در آسمان پیدا می شود نامند
بردن و دور گردانیدن کسی را
استخوان سینه جناغ پروردن پروراندن، آداب و اخلاق را بکسی آموختن، پرورش یا تربیت بدنی. پرورش بدن بوسیله انواع ورزش. یا تعلیم و تربیت. آموزش و پرورش
رنگین کمان، کمانی مرکب از هفت رنگ که از تجزیۀ نور خورشید در قطرات باران ایجاد می شود، رخش، سرگیس، سرویسه، نوشه، سدکیس، نوسه، اغلیسون، کرکم، آفنداک، سرکیس، آلیسا، آژفنداک، درونه، تیراژی، شدکیس، توبه، نوس، تیراژه، آدینده، آزفنداک، ایرسا، قوس و قزح، ترسه، کلکم، قزح، تویه، سویسه، تربیسه
فرزند غر، دشنامی است مردان را
در کوچک دریچه
فرزند زنی بدکار