جدول جو
جدول جو

معنی ترابی - جستجوی لغت در جدول جو

ترابی
رستی
تصویری از ترابی
تصویر ترابی
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از خرابی
تصویر خرابی
ویرانی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترازی
تصویر ترازی
افقی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترابری
تصویر ترابری
حمل و نقل
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از ترابر
تصویر ترابر
حمال
فرهنگ واژه فارسی سره
اوار ویرانی، تباهی، مستی و بی خویشتنی، زیان ویرانی مقابل آبادی، تباهی فساد، مستی و بیخودی، زیان ضرر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترائی
تصویر ترائی
نموداری، دیدار، دیدن خود در آینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
جمع تریبه، سینه ها، برها، استخوان های سینه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراهی
تصویر تراهی
نو باوه
فرهنگ لغت هوشیار
خرسندی -1 از هم خشنود شدن راضی گشتن، خشنودی رضایت. یا به تراضی طرفین. بخشنودی دو جانب برضایت دو طرف معامله. از هم راضی شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تزابی
تصویر تزابی
تکبر کردن، نوعی رفتار آهسته با تکبر و ناز
فرهنگ لغت هوشیار
دیر باشی دیر شدن باران، کوتاهی کردن، دیر کردن کاهلی و تقصیر نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراجی
تصویر تراجی
هم آرزویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترابل
تصویر ترابل
دزد شدن، بی سردار و حاکم کارزار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصابی
تصویر تصابی
کودکی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تغابی
تصویر تغابی
فرو گذاشت فرناسیدن (فرناس غافل)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از شرابی
تصویر شرابی
میگون ازرنگ ها، میخواره مغی منسوب به شراب، باده پرست میخواره
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تراخی
تصویر تراخی
درنگ کردن، درنگ و سستی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از خرابی
تصویر خرابی
ویرانی، تباهی، فساد، بی نظمی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زرابی
تصویر زرابی
آنچه که بر آن تکیه دهند، بالش ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از غرابی
تصویر غرابی
نوعی خرما، نوعی نان شیرینی، غرابیّه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شرابی
تصویر شرابی
به رنگ سرخ ارغوانی، ظرف شراب
شراب فروش، سقا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تصابی
تصویر تصابی
کودکی کردن، کارهای کودکانه کردن، به لهو و لعب پرداختن، عشق ورزیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ضرابی
تصویر ضرابی
ضرّاب، بسیار زننده، سخت زننده، آنکه سکه ضرب می کند، زرگر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تراضی
تصویر تراضی
از هم راضی شدن، از یکدیگر خشنود شدن، خشنودی و رضایت از یکدیگر
فرهنگ فارسی عمید
رود نواز دنبک نواز، زننده، زرابی زرابگر کسی که پول سکه زند، کارگر ضرابخانه، جمع ضرابیان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از عرابی
تصویر عرابی
از اعرابی: تازی اعرابی
فرهنگ لغت هوشیار
افزوده کلاغی نوک کلاغی در استخوان دوش، کلاغ زاغی زاغگون، خرمای سیاه خرمای زاغی، نان بادامی نوعی خرما، نوعی نان شیرینی غرابیه غرابیا، زایده ایست در کنار فوقانی و مجاور بریدگی به همین نام در استخوان کتف به شکل منقار کلاغ در راس این زایده عضلات سینه یی کوچک و غرابی بازویی و سر کوتاه عضله دو سر بازویی می چسبند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ترایب
تصویر ترایب
((تَ))
ج. تریبه
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراضی
تصویر تراضی
((تَ))
از هم خشنود شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تراخی
تصویر تراخی
((تَ))
درنگ کردن، درنگ
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تصابی
تصویر تصابی
((تَ))
عشق بازی، هوس رانی، کارهای کودکانه کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ضرابی
تصویر ضرابی
((ضَ رّ))
کسی که پول سکه می زند
فرهنگ فارسی معین
تصویری از غرابی
تصویر غرابی
((غُ))
نوعی خرما، نوعی نان شیرینی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از ترابش
تصویر ترابش
تراوش، ترشح
فرهنگ فارسی عمید