منسوب به شراب. (یادداشت مؤلف) ، آنکه دائم شراب خورد. شراب خواره. معتاد بشراب. آلودۀ به شراب. (یادداشت مؤلف). - شرابی تلنگی، از اتباع، شرابخوار دائم. (یادداشت مؤلف). ، شراب ساز. شراب فروش. (از یادداشت مؤلف) ، شرابدار. (دهار) (مهذب الاسماء) (آنندراج). ساقی. (آنندراج) : ای شرابی به خمستان رو و بردار کلید در او باز کن و رو بر آن خم نبید. منوچهری. ، به رنگ شراب. (یادداشت مؤلف)