تذابح (اِ) گلوی یکدیگر را بریدن. (زوزنی). همدیگررا ذبح نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). یکدیگر را گلو بریدن. (آنندراج) ادامه... گلوی یکدیگر را بریدن. (زوزنی). همدیگررا ذبح نمودن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (المنجد) (اقرب الموارد). یکدیگر را گلو بریدن. (آنندراج) لغت نامه دهخدا