جدول جو
جدول جو

معنی تدریجاً - جستجوی لغت در جدول جو

تدریجاً
(نَ رَ / رِ بَ زَ دَ)
متدرجاً و بطور تدریج و آهستگی. (ناظم الاطباء). به تدریج. خردخرد. کم کم. رفته رفته
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دریجان
تصویر دریجان
دریگان، یک سوم هر برج
فرهنگ فارسی عمید
(تَ)
جمع واژۀ تخریج: و چون آن نوع کلمات را به مواعظ و نکت متصوفه آمیخته بود و از تخریجات خویش بحث در این اقاویل ریخته. (جهانگشای جوینی). رجوع به تخریج شود
لغت نامه دهخدا
(نِ اَ کَ دَ)
بطور آهستگی و تدریج و کم کم. (ناظم الاطباء). به تدریج. آهسته آهسته: متدرجاً پله های ترقی را طی خواهدکرد. (فرهنگ فارسی معین). و رجوع به تدریجاً شود
لغت نامه دهخدا
(نَ بَ تَ)
ضد تحقیقاً. بطور حدس و تخمین و بطور قیاس و نزدیک به آن. (ناظم الاطباء). نزدیک. به نزدیک. در حدود. کمابیش. بیش و کم. (یادداشت بخط مرحوم دهخدا)
لغت نامه دهخدا
(نَ تَ)
لفظاً و قولاً. (ناظم الاطباء). بشرح به بیان. رجوع به تقریر شود
لغت نامه دهخدا
(نَ اَ تَ)
برای بازی و تفرج و تماشا و گشت و گذار. (ناظم الاطباء) ، بطور لهو و لعب. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(تَ قَنْ)
جداگانه و متفرقانه. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نَ رَ / رِ بَ مَ دَ)
وقت تحریر و هنگام تحریر. (ناظم الاطباء). نوع نوشتنی
لغت نامه دهخدا
تصویری از تدرجات
تصویر تدرجات
جمع تدرج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریجات
تصویر تدریجات
جمع تدریج
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی گشته دریگان دریگان سه بهر سه بخش آسایی است (آسا قانون) در ستاره شناسی که در آن چهره ها و پیکرهای آسمانی را به سه گروه بخش می کنند قانونی است در هیئت که در آن صور و اشکال فلکی را بسه طبقه تقسیم کنند، سه یک برجها نزد هندوان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تفریجات
تصویر تفریجات
جمع تفریج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریبات
تصویر تدریبات
جمع تدریب
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تدریسات
تصویر تدریسات
جمع تدریس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخریجات
تصویر تخریجات
جمع تخریج
فرهنگ لغت هوشیار
متدرجاً، بطور تدریج و آهستگی، خرده خرده، پایه به پایه، پله به پله
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از متدرجاً
تصویر متدرجاً
((مُ تَ دَ رِّ جَ نْ))
به تدریج، آهسته آهسته
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تدریجا
تصویر تدریجا
کم کم
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
Gradual
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
graduel
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تقریباً
دیکشنری اردو به فارسی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
gradual
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
क्रमिक
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
bertahap
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
ค่อยๆ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
geleidelijk
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
поступовий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
graduale
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
gradual
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
逐渐的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
stopniowy
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
allmählich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
постепенный
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تدریجی
تصویر تدریجی
הדרגתי
دیکشنری فارسی به عبری