جدول جو
جدول جو

معنی تخدد - جستجوی لغت در جدول جو

تخدد(اِ تِ)
تخدد لحم، تخدیدآن. (منتهی الارب). لاغر شدن و کم گردیدن گوشت کسی. (از منتهی الارب) (از ناظم الاطباء). انجوغ گرفتن و لاغرشدن. (منتهی الارب). در هم کشیده شدن و لاغر شدن اندام. (آنندراج). درکشیدگی و ترنجیدگی گوشت. (اقرب الموارد) (المنجد). متشنج شدن و لاغر شدن. (ناظم الاطباء) ، فروهشته شدن گوشت کسی از لاغری، پراکنده شدن قوم. (اقرب الموارد) (المنجد)
لغت نامه دهخدا
تخدد
ترنجیدن پوست، تکیدن لاغر اندامی
تصویری از تخدد
تصویر تخدد
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تبدد
تصویر تبدد
متفرق شدن، پریشان شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تودد
تصویر تودد
دوستی، محبّت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تعدد
تصویر تعدد
متعدد شدن، زیاد شدن عدد، بر شمارۀ چیزی افزوده شدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تردد
تصویر تردد
آمد و شد کردن
دودل شدن، دودله بودن
اسهال، دفع مدفوع به صورت شل و آبکی که منجر به کم شدن آب بدن می شود، شکم روه، هیضه، شکم روش، بیرون روه، رانش، زحیر
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجدد
تصویر تجدد
به نویی و تازگی گراییدن، نو شدن، تغییر شکل
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تمدد
تصویر تمدد
کشیده شدن، دراز شدن، دراز کشیدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تشدد
تصویر تشدد
سخت شدن، سختی کردن، درشتی کردن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تخدر
تصویر تخدر
در پرده شدن، پنهان شدن
فرهنگ فارسی عمید
(مُ تَ خَدْ دِ)
انجوغ گرفته و لاغر شده. (منتهی الارب) (آنندراج). لاغر. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) ، پوشیده و پنهان و مسدود. (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون). و رجوع به تخدد شود
لغت نامه دهخدا
تصویری از تهدد
تصویر تهدد
ترسیدن ترسش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجدد
تصویر تجدد
نو شدن، نو گردیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تبدد
تصویر تبدد
پراکنده شدن، پریشان گردیدن، چیزی را بخش بخش کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تودد
تصویر تودد
جلب دوستی کردن و طلب محبت او
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تصدد
تصویر تصدد
پیش آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تسدد
تصویر تسدد
بسته شدن، استقامت یافتن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تعدد
تصویر تعدد
کثرت، بسیاری، چند تائی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تشدد
تصویر تشدد
سخت شدن، سختی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تردد
تصویر تردد
آمد و شد کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخدع
تصویر تخدع
بتکلف فریفتن و خدعه کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تخدر
تصویر تخدر
پنهان شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تمدد
تصویر تمدد
دراز کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تودد
تصویر تودد
((تَ وَ دُّ))
اظهار دوستی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تهدد
تصویر تهدد
((تَ هَ دُّ))
ترساندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تعدد
تصویر تعدد
((تَ عَ دُّ))
زیاد شدن عدد
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تمدد
تصویر تمدد
((تَ مَ دُّ))
دراز شدن، کشیده شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تبدد
تصویر تبدد
((تَ بَ دُّ))
متفرق شدن، پریشان گشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجدد
تصویر تجدد
((تَ جَ دُّ))
نو شدن، تازه شدن، گرایش به نو شدن و نوخواهی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تشدد
تصویر تشدد
((تَ شَ دُّ))
سخت شدن، سختی کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تردد
تصویر تردد
((تَ رَ دُّ))
آمد و شد کردن، دو دل شدن، اسهال
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجدد
تصویر تجدد
نومنشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تردد
تصویر تردد
رای، آمد و شد، رفت و آمد، رو و آی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تردد
تصویر تردد
Frequentation, Vacillation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تعدد
تصویر تعدد
Plurality
دیکشنری فارسی به انگلیسی