جدول جو
جدول جو

معنی تجدد

تجدد
به نویی و تازگی گراییدن، نو شدن، تغییر شکل
تصویری از تجدد
تصویر تجدد
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با تجدد

تجدد

تجدد
نو شدن. (تاج المصادر بیهقی) (دهار) (زوزنی) (آنندراج). نو گردیدن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، شیر بشدن از پستان. (تاج المصادر بیهقی). خشک گردیدن شیر پستان. (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا