- تحوب
- بازگشت از گناه، نالیدن از اندوه نالش اندهگساری
معنی تحوب - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
دگردیسی، دگرگونی
گنهکار، فرزند نافرمانبردار فرزند نافرمان
دسته دسته شدن
برآمده بودن پشت، برآمدگی
پردگی در پرده شدن محجوب گشتن
دوستی نمودن، سیراب شدن
جست و جوی، رویداد پرسی
گردش گرد شدن گردکی
خواری، ذلیل شدن
انتقال از جائی به جائی دیگر
کناره کاهی از کنار ه بریدن از کناره کاستن به کناره نرفتن (کناره حاشیه)
بیوگی، شرمزدگی، گوشه گیری
دلیری نمودن
بر خویش پیچیدن، گوشه گرفتن
حاجت خواستن
کوژی کوژ پشتی از پیری
روانش روانیدن اشک از چشم یا آب از دهان
مستمند و فقیر
فرو شدنفرود آمدنبنشیب رفتن
ترازک از گیاهان
مهلکه، بیابان خطرناک
رنگ پریدگی، رندیدن زمین را با بیل
گروه گروه شدن، دسته دسته شدن، جمع شدن مردم و طرفداری کردن از مرام یا رای کسی
دوستی نمودن، اظهار دوستی و محبت کردن
برگشتن از حالی به حال دیگر، منقلب شدن، دگرگون شدن، دگرگون شدن اوضاع، جا به جا شدن
گوژ درآوردن، برآمدگی پسیدا کردن میان چیزی، گوژپشتی
روشن شدن راه، فراخ گشتن راه
محفظه ای لاستیکی و گرد با دیوارۀ نازک که از هوا پر می شود و در تایر اتومبیل و امثال آن قرار می دهند، تویی