- تحوب (اِ)
توبه کردن از گناه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). اجتناب کردن مرد از گناه. (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، دردمندی نمودن و نالیدن از اندوه. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد) (قطرالمحیط) ، بانگ کردن شغال. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) ، با جزع و بانگ گریستن، تضرع کردن در دعا. (اقرب الموارد)
