- تحمس
- سخت دینی
معنی تحمس - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بردباری، تاب
خشکسال
پاسداشت در پناه شدن، پاس داشتن، پاسداری
خبر خواستن در خفا
خود را در بند داشتن
دلیری نمودن
سخت گیری در دین، خشم انگیزی
در گرمابه شدن گرمابگی
کوچ کردن، از منزل برداشتن
خود را کودن وانمود ساختن
منت برنهادن، منت نهادن بر وی
ماندن، رسیدن
فلاسک، قمقمه
پوشیدگی، ناپدیدی
حمام آفتاب گرفتن
پیاپی جستن
خود را به حماقت زدن، خود را کودن وانمود ساختن
بردباری کردن، بردباری داشتن، طاقت آوردن، شکیبایی، بردباری
خود را نگهداری کردن، خود را از چیزی نگاه داشتن، پرهیز کردن
گیاهی با برگ های ریز و گل های رنگین و دانه های زرد که در طب قدیم به کار می رفته، باقلای قبطی، باقلای مصری، باقلای شامی، لوبیا گرگی
Tolerance
терпение
Toleranz
терпіння
tolerancja
tolerância
tolleranza
tolerancia
tolérance
tolerantie
ความอดทน