معنی تحمل - فرهنگ فارسی معین
معنی تحمل
- تحمل((تَ حَ مُّ))
- برتافتن، تاب داشتن، شکیب داشتن، توانایی، طاقت، شکیبایی، قبول رنج
تصویر تحمل
فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تحمل
تحمل
- تحمل
- بردباری کردن، بردباری داشتن، طاقت آوردن، شکیبایی، بردباری
فرهنگ فارسی عمید