- تحف
- جمع تحفه، نوبرها، ره آوردها بلک ها اسم) جمع تحفه ارمغانها هدیه ها
معنی تحف - جستجوی لغت در جدول جو
- تحف
- تحفه ها، هدیه ها، پیشکش ها، چیزهای کمیاب و گران بها، سوغات ها، هدیه هایی که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد، رهاوردها، ارمغان ها، سفته ها، نورهان ها، نوراهان ها، نوارهان ها، راهواره ها، بازآوردها، عراضه ها، بلک ها، لهنه ها، جمع واژۀ تحفه
![تصویری از تحف](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/1/0/amd-0041043.jpg)
- تحف ((تُ حَ))
- جمع تحفه، ارمغان ها
![تصویری از تحف](https://jadvaljoo.ir/WordCard/mon/0/0/0/8/7/mon-0008785.jpg)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
![تصویری از تحفظ](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/1/3/8/amd-0013834.jpg)
خود را حفظ کردن، خودداری کردن، هوشیار و بیدار بودن و پرهیز کردن، خود را نگه داشتن، خویشتن داری
![تصویری از تحفه](https://jadvaljoo.ir/WordCard/amd/0/0/4/1/0/amd-0041044.jpg)
هدیه، پیشکش، هر چیز کمیاب و گران بها، سوغات، هدیه ای که کسی از سفر برای دوستان و آشنایان خود بیاورد
رهاورد، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
رهاورد، ارمغان، سفته، نورهان، نوراهان، نوارهان، راهواره، بازآورد، عراضه، بلک، لهنه
دواز دهی از سازها یکی از مفیدات آلات ذوات الاوتار و آنه عودی است کوچک و گاه بر آن 12 وتر بندند و حکم آن مانند حکم عود است