- تحزین
- به اندوه افکندن اندوهگین کردن اندوهگین کردن کسی را
معنی تحزین - جستجوی لغت در جدول جو
- تحزین ((تَ))
- اندوهگین کردن کسی را
- تحزین
- اندوهگین کردن
برای مثال اگر مهموم نادانی مر آن را فکر تفریحش / اگر مسرور دانایی خود این را رای تحزینش (قاآنی - ۴۸۸)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
نکوداشت، آفرین گفتن، ستودن، ستایش کردن
استوار کردن، مستحکم کردن
زهگفت آفرینباد زهش شاباش نیایش سنایش آفرین گفتن نیک شمردن، نیکو کردن زیبا ساختن، تعریف تمجید آفرین، جمع تحسینات
گروهاندن گروه گروه کردن گروهسازی
آرامیده گردانیدن، با وقار و محجوب نمودن و قابل احترام کردن
افزونی کردن بر کسی
سنگیدن کشیدن وزن کردن سنجیدن، سنجش، جمع توزینات
به نیکویی نسبت دادن، نیک شمردن، آفرین گفتن
دیوار برآوردن گرداگرد شهر یا قلعه و آن را استوار کردن، مکانی را استوار ساختن
وزن کردن، سنجیدن، کنایه از خود را آمادۀ قبول کاری یا پیشامدی کردن، سنگینی کاری را تحمل کردن و دل بر آن نهادن
Acclaim, Praise, Admiration
одобрение , восхищение , похвала
Beifall, Bewunderung, Lob
схвалення , захоплення , похвала
uznanie, podziw, pochwała
喝彩 , 钦佩 , 称赞
aclamação, admiração, elogio
acclamazione, ammirazione, lode
aclamación, admiración, alabanza
acclamation, admiration, louange
toejuiching, bewondering, lof
คำชมเชย , ความชื่นชม , คำชม
pujian, kekaguman
إشادةٌ , إعجابٌ , مدحٌ
प्रशंसा , प्रशंसा
שבח , הערצה
称賛 , 賞賛
환호 , 감탄 , 칭찬
övgü, hayranlık