معنی ترزین - فرهنگ لغت هوشیار
معنی ترزین
- ترزین
- آرامیده گردانیدن، با وقار و محجوب نمودن و قابل احترام کردن
تصویر ترزین
فرهنگ لغت هوشیار
واژههای مرتبط با ترزین
ترزین
- ترزین
- آرامیده گردانیدن. (آنندراج) ، تعظیم و تفخیم. (از متن اللغه). باوقار گردانیدن و محجوب نمودن و قابل احترام کردن. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
برزین
- برزین
- بلند، تنومند، باشکوه، نام پسر گرشاسب، نام یکی از سرداران کیکاوس شاه ماد، نام کوهی در کردستان بین مهاباد و سردشت (نگارش کردی: بهرزین)
فرهنگ نامهای ایرانی