ترسانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، تحریز و تنبیه. (قطر المحیط) (اقرب الموارد) ، (اصطلاح نحو) تحذیر آنست که مخاطب را به امری که احتراز از آن واجب است متوجه کنند. احکام تحذیر: تحذیر یا با ’ایّاک ’ و فروع آنست و یا بدون آن. هر گاه با ’ایاک’ باشد محذرمنه پس از آن، بحال عطف یا غیر عطف آید و منصوب باشد و یا آنکه بوسیلۀ ’من’ مجرور گردد و در هر سه حالت، فعل ناصب وجوباً مقدر میشود، مانند: ایاک والشرّ، ایاک الشرّ، ایاک من الشر. و تقدیر در نخستین و دوم اینست: احذرک و احذر الشر، و در سوم: احذرک من الشر. و اگر بی ایاک باشد یا محذرمنه مکرر میشود بحال غیر عطف یا آنکه بصورت مفرد میماند و در هر حال محذرمنه منصوب است، مانند: الشرّ الشرّ، الشرّ والشرّ، الکذب . و تقدیر در آنها چنین است: احذر الشرّ یا احذر الکذب . و در صورت تکرار و عطف، فعل ناصب وجوباً حذف میشود ودر باقی حذف بطور جواز است. هر گاه ’ایاک’ بر فعل درآید واجب است که پس از آن ’من’ (حرف جر) مقدر گرددو فعل با ’ان’ مصدری مقرون باشد، مانند: ایاک ان تفعل هذا، یعنی: ایاک من فعل هذا. (از القواعد الجلیه ج 3 ص 193). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
ترسانیدن. (تاج المصادر بیهقی) (ترجمان جرجانی ترتیب عادل بن علی) (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (فرهنگ نظام) (اقرب الموارد) (قطر المحیط) ، تحریز و تنبیه. (قطر المحیط) (اقرب الموارد) ، (اصطلاح نحو) تحذیر آنست که مخاطب را به امری که احتراز از آن واجب است متوجه کنند. احکام تحذیر: تحذیر یا با ’ایّاک َ’ و فروع آنست و یا بدون آن. هر گاه با ’ایاک’ باشد محذرمنه پس از آن، بحال عطف یا غیر عطف آید و منصوب باشد و یا آنکه بوسیلۀ ’مِن’ مجرور گردد و در هر سه حالت، فعل ناصب وجوباً مقدر میشود، مانند: ایاک والشرَّ، ایاک الشرَّ، ایاک من الشر. و تقدیر در نخستین و دوم اینست: احذرک و احذر الشر، و در سوم: احذرک من الشر. و اگر بی ایاک باشد یا محذرمنه مکرر میشود بحال غیر عطف یا آنکه بصورت مفرد میماند و در هر حال محذرمنه منصوب است، مانند: الشرَّ الشرَّ، الشرَّ والشرَّ، الکذب َ. و تقدیر در آنها چنین است: اِحذر الشرَّ یا اِحذر الکذب َ. و در صورت تکرار و عطف، فعل ناصب وجوباً حذف میشود ودر باقی حذف بطور جواز است. هر گاه ’ایاک’ بر فعل درآید واجب است که پس از آن ’مِن’ (حرف جر) مقدر گرددو فعل با ’اَن’ مصدری مقرون باشد، مانند: ایاک اَن تفعل هذا، یعنی: ایاک مِن فعل هذا. (از القواعد الجلیه ج 3 ص 193). و رجوع به کشاف اصطلاحات الفنون شود
نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، مرغوله مرغولش زبانزد خنیا مرغوله شود صدا زتحریراتش - زان رو ره گوش پیچ پیچ افتاده است (ظهوری) پیچیدگی آواز نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، سره کدرن پاکیزه کردن تهذیب (کتب پیشینیان)، نقش خط برکشیدن،جمع تحریرات، غلت دادن آواز، پیچیدگی در آواز کشش، غلت آواز، از حشو و زواید پیراسته مهذب (کتب پیشینیان) : (کتاب... تحریر نصیر الدین طوسی است) یاتحریر رقبه. آزاد کردن بنده. یا ماشین تحری. ماشینی که برای نوشتن بکار رود
نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، مرغوله مرغولش زبانزد خنیا مرغوله شود صدا زتحریراتش - زان رو ره گوش پیچ پیچ افتاده است (ظهوری) پیچیدگی آواز نوشتن نبشتن، آزاد کردن بنده، سره کدرن پاکیزه کردن تهذیب (کتب پیشینیان)، نقش خط برکشیدن،جمع تحریرات، غلت دادن آواز، پیچیدگی در آواز کشش، غلت آواز، از حشو و زواید پیراسته مهذب (کتب پیشینیان) : (کتاب... تحریر نصیر الدین طوسی است) یاتحریر رقبه. آزاد کردن بنده. یا ماشین تحری. ماشینی که برای نوشتن بکار رود
سنگ چینی نشانه نهادن با سنگ زبانزد آگاشتی (آگاشتن ثیت کردن ثبت دادن) زمین مرده را پیش از آبادانی برای گرفتن نورده (قباله) با سنگ چین نشانه می نهند علامت گذاری اراضی موات پیش از آباد کردن آنها
سنگ چینی نشانه نهادن با سنگ زبانزد آگاشتی (آگاشتن ثیت کردن ثبت دادن) زمین مرده را پیش از آبادانی برای گرفتن نورده (قباله) با سنگ چین نشانه می نهند علامت گذاری اراضی موات پیش از آباد کردن آنها