جدول جو
جدول جو

معنی تجذیر

تجذیر((تَ))
از ریشه کندن، بریدن، عددی را در خود ضرب کردن
تصویری از تجذیر
تصویر تجذیر
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تجذیر

تجذیر

تجذیر
از بن برکندن. (تاج المصادر بیهقی) (اقرب الموارد) (قطر المحیط). بریدن و از بیخ کندن. (ناظم الاطباء) ، تجذیر عددی، بدست آوردن جذر آن. (اقرب الموارد) (قطر المحیط). رجوع به جذر شود
لغت نامه دهخدا

تبذیر

تبذیر
پراکندن، باد دستی ریخت و پاش، فراخر فتاری -1 پراکندن پریشان ساختن، باد دست بودن دست بباد بودن، فراخ روی فراخ رفتاری، جمع تبذیرات
فرهنگ لغت هوشیار