- تحذر (اِ)
تحرز. (اقرب الموارد). پرهیز کردن. (قطر المحیط). رجوع به تحرز شود
معنی تحذر - جستجوی لغت در جدول جو
- تحذر
پرهیز کردن
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
حیران شدن، سرگشته شدن، سرگردانی، سرگشتگی، در تصوف از مراحل سلوک که عارف در آن مرحله خود را سرگشتۀ جمال و جلال الهی می بیند
بر آماسیدن، فرو ریختن، سرازیر شدن به نشیب آمدن نشیبیدن فرو ریختن، فرو دویدن، سرازیر شدن بنشیب آمدن، فرو ریزی، جمع تحدرات
زیرک نمایی استاد نمایی خود را حاذق و زیرک وا نمودن بدون آنکه باشند
احتیاطکار، بااحتیاط، باحزم، حزم اندیش، محتاط
متضاد: بی احتیاط، بی پروا
متضاد: بی احتیاط، بی پروا