مایکل ویلیام، آوازخوان و آهنگساز ایرلندی که به سال 1808 میلادی در دوبلین بدنیا آمد و در 1870 میلادی درگذشت، او از کشورهای ایتالیا و فرانسه و آلمان و روسیه دیدن کرد و در همین سفرها اپراهای خود را نوشت
مایکل ویلیام، آوازخوان و آهنگساز ایرلندی که به سال 1808 میلادی در دوبلین بدنیا آمد و در 1870 میلادی درگذشت، او از کشورهای ایتالیا و فرانسه و آلمان و روسیه دیدن کرد و در همین سفرها اپراهای خود را نوشت
جمع واژۀ زحلوفه، جای لغزان از بالا به نشیب که کودکان بر آن بلغزند، یا جای نشیب... (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جمع واژۀ زحلوفه، جانوری کوچک که بر پای میرود و بمورچه میماند. آن را بزحالیف نیز جمع بندند. (از منتهی الارب). جانورانی خردنددارای پایهایی مانند مورچگان. (از اقرب الموارد)
جَمعِ واژۀ زُحلوفه، جای لغزان از بالا به نشیب که کودکان بر آن بلغزند، یا جای نشیب... (منتهی الارب) (از اقرب الموارد) ، جَمعِ واژۀ زُحلوفُه، جانوری کوچک که بر پای میرود و بمورچه میماند. آن را بزحالیف نیز جمع بندند. (از منتهی الارب). جانورانی خردنددارای پایهایی مانند مورچگان. (از اقرب الموارد)
همدیگر شوی دو خواهر شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (متن اللغه). به زنی گرفتن مردی خواهرزن دیگری را. (از اقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به سلفان شود
همدیگر شوی دو خواهر شدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (متن اللغه). به زنی گرفتن مردی خواهرزن دیگری را. (از اقرب الموارد) (از المنجد). و رجوع به سِلفان شود
یوم التحالق، و یوم تحلاق اللمم نیز گویندو جنگ مزبور را از این رو بدین نام خوانند که یکی از دو گروه سرهای خویش را تراشیدند تا نشانۀ میان ایشان باشد و آن جنگ میان بکر و تغلب روی داد. (از مجمع الامثال میدانی ص 746). و رجوع به تحلاق و یوم شود
یوم الَتحالق، و یوم تحلاق اللمم نیز گویندو جنگ مزبور را از این رو بدین نام خوانند که یکی از دو گروه سرهای خویش را تراشیدند تا نشانۀ میان ایشان باشد و آن جنگ میان بکر و تغلب روی داد. (از مجمع الامثال میدانی ص 746). و رجوع به تحلاق و یوم شود
حلم نمودن بی حلم. (زوزنی) (آنندراج). حلم نمودن از خود که نباشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). خواب جعل کردن. (ناظم الاطباء)
حلم نمودن بی حلم. (زوزنی) (آنندراج). حلم نمودن از خود که نباشد. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از قطر المحیط). خواب جعل کردن. (ناظم الاطباء)
با هم عهد و پیمان بندنده و سوگند خورنده با یکدیگر. (آنندراج). هم عهد و پیمان و هم سوگند و هم قسم. (ناظم الاطباء). هم عهد. هم سوگند. ج، متحالفین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)
با هم عهد و پیمان بندنده و سوگند خورنده با یکدیگر. (آنندراج). هم عهد و پیمان و هم سوگند و هم قسم. (ناظم الاطباء). هم عهد. هم سوگند. ج، متحالفین. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا)