معنی تالف - فرهنگ فارسی عمید
معنی تالف
- تالف
- الفت یافتن، دوست شدن، دمساز شدن، دلجویی
تصویر تالف
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تالف
تالف
- تالف
- دل جویی، دمسازی، خوگری، دوستی، الفت گیری، الفت یابی، الفت یافتن، خوگر شدن، خو گرفتن، دمساز شدن، دوست شدن
متضاد: رمیدن، رمیده شدن
فرهنگ واژه مترادف متضاد