جدول جو
جدول جو

معنی تجمش - جستجوی لغت در جدول جو

تجمش
زبانبازی، موی ستردن -1 بازی کردن، سخن گفتن بازنان، عشق ورزیدن مغازله کردن، ستردن موی، مغازله ملاعبه
فرهنگ لغت هوشیار
تجمش
((تَ جَ مُّ))
بازی کردن، مغازله کردن
تصویری از تجمش
تصویر تجمش
فرهنگ فارسی معین
تجمش
عشق ورزی، مغازله، لاس، ملاعبه، عشق ورزیدن، مغازله کردن، بازی کردن
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تجمل
تصویر تجمل
آنچه برای افزودن بر شکوه یا زیبایی به کار می رود، خودآرایی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
جمع شدن، گرد آمدن، فراهم آمدن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجمیش
تصویر تجمیش
بازی کردن و عشق ورزیدن با زنان، برای مثال خامش کنم تا حق کند او را سیه روی ابد / من دست در ساقی زنم چون مستم از تجمیش او (مولوی۲ - ۱۴۹۹)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجشم
تصویر تجشم
رنج کشیدن، در رنج افتادن، رنج بر خود نهادن، با مشقت کاری را به عهده گرفتن
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تجمل
تصویر تجمل
خود آرائی، نکوحالی نمودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
فراهم آمدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجشم
تصویر تجشم
رنج کشیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تجشم
تصویر تجشم
((تَ جَ شُّ))
رنج کشیدن، به رنج افتادن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
((تَ جَ مُّ))
گرد آمدن، جمع شدن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجمل
تصویر تجمل
((تَ جَ مُّ))
زینت یافتن، اسباب و اثاثه گرانبها داشتن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
گردهمایی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
Conglomeration
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
conglomérat
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
konglomerasi
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
সম্মিলন
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
mkusanyiko
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
konglomera
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
응집체
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
集合体
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
מַחְשָׁב
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
संगठना
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
конгломерат
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
การรวมกลุ่ม
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
conglomeraat
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
conglomeración
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
conglomerato
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
conglomerado
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
聚合
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
konglomerat
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
Konglomerat
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
конгломерат
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از تجمع
تصویر تجمع
اجتماع
دیکشنری فارسی به اردو