- تبکیت
- خاموش کردن زبان بند کردن، زدن کسی را بشمشیر و چوبدستی، پیش آمدن کسی را بمکروه. 4 غلبه کردن بحجت
معنی تبکیت - جستجوی لغت در جدول جو
- تبکیت ((تَ))
- خاموش کردن، زبان بند کردن، زدن کسی را به شمشیر و چوب دستی، پیش آمدن کسی را به مکروه، غلبه کردن به حجت
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
پیروی، فرمانبری
فرو نشاندن، خاموشاندن
پاکیزه گردانیدن بی آلایش کردن، ستودن، زکات دادن
ستایش گویان بگریستن بر وی
در آمیختن
نیک بریدن
به هنگام به نماز رسیدن، پگاه برخاستن زود بر خاستن پگاه خاستن
پیروی
شبیخون زدن
باب باب کردن کتاب یا نوشته
خبر پرسیدن و بسیار سئوال کردن
پیروی، از پی کسی رفتن، دنبال کسی روان شدن، متابعت
گریه کردن
باز داشتن کسی را از حاجت او