- تباعل
- جماع نمودن، ملاعبت کردن
معنی تباعل - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
داد و ستد
تاثیر متبادل بین دو جسم
یکدیگر را لعنت کردن
عاقبت بد
از یکدیگر دور شدن، دور از حقیقت
پیروی کردن
با هم معاوضه کردن
پیروی کردن، از پی کسی رفتن
با هم عوض کردن، بدل کردن، معاوضه کردن، عوض وبدل گرفتن از هم
دوری کردن
در صرف عربی، از ابواب ثلاثی مزیدٌفیه که مصدرهای این باب بیشتر بر اشتراک و همکاری، تفاهم و تعاون یا اظهار امری برخلاف واقع دلالت دارد مانند تجاهل، تمارض، تاثیر متبادل بین دو جسم یا دو ماده
در پی یکدیگر رفتن
شوهر داری کتخدایی
پیروی کردن، دنبال کسی رفتن، از پی کسی رفتن
تابع
تابع