مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است. انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر. رجوع به تانک (خزانۀ آب و نفت...) شود
مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است. انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر. رجوع به تانک (خزانۀ آب و نفت...) شود
زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرامیگیرد، و مضمحل میسازد، این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان، گوشۀ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود، شانکر بر دو قسم است: شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دورۀ اول سیفلیس است، دیگر شانکر نرم است که عاملش باسیلی مشخص غیر از عامل مولد سیفلیس است، عامل بیماری اینگونه شانکر باسیلی است بنام باسیل دوکری که گرم منفی است و مقاومتش در خارج کم است دورۀ نهفتگی بیماری دو تا پنج روز است در محل ورود میکروب زخم گردی با بیرون نامنظم ایجاد میشود که کنارش بخوبی از قسمت سالم مجزا است، زخم شانکر نرم برخلاف شانکر سیفلیس دردناک است باسیل دوکری بشکل بی آزار و گندروی در مهبل و پیشاب راه زنان ظاهراً سالم وجود دارد و در مردان بیشتر در شیار حشفه دیده میشود، معمولاً بیشتر مردان مبتلی میشوند بطوری که در برابر یک زن مبتلی 15 مرد مبتلی دیده می شود، آتشک
زخم کوچکی که انساج مجاور خود را فرامیگیرد، و مضمحل میسازد، این زخم بیشتر در مجاورت مخاط دهان، گوشۀ لبها و اعضای تناسلی ظاهر میشود، شانکر بر دو قسم است: شانکر سخت یا شانکر سیفلیسی که مشخص دورۀ اول سیفلیس است، دیگر شانکر نرم است که عاملش باسیلی مشخص غیر از عامل مولد سیفلیس است، عامل بیماری اینگونه شانکر باسیلی است بنام باسیل دوکری که گرم منفی است و مقاومتش در خارج کم است دورۀ نهفتگی بیماری دو تا پنج روز است در محل ورود میکروب زخم گردی با بیرون نامنظم ایجاد میشود که کنارش بخوبی از قسمت سالم مجزا است، زخم شانکر نرم برخلاف شانکر سیفلیس دردناک است باسیل دوکری بشکل بی آزار و گندروی در مهبل و پیشاب راه زنان ظاهراً سالم وجود دارد و در مردان بیشتر در شیار حشفه دیده میشود، معمولاً بیشتر مردان مبتلی میشوند بطوری که در برابر یک زن مبتلی 15 مرد مبتلی دیده می شود، آتشک
دهی از دهستان میان رود علیا بخش نور شهرستان آمل واقع در 48هزارگزی باختری آمل از طریق رود بارک. ناحیۀ کوهستانی و سردسیر است و 430 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه بلده و محصول آن غلات، سیب زمینی و میوه و شغل مردم آنجا زراعت و گله داری است. دارای دبستان و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 110 شود
دهی از دهستان میان رود علیا بخش نور شهرستان آمل واقع در 48هزارگزی باختری آمل از طریق رود بارک. ناحیۀ کوهستانی و سردسیر است و 430 تن سکنه دارد. آب آن از رود خانه بلده و محصول آن غلات، سیب زمینی و میوه و شغل مردم آنجا زراعت و گله داری است. دارای دبستان و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). رجوع به سفرنامۀ مازندران رابینو بخش انگلیسی ص 110 شود
خویشتن را نادان ساختن. (زوزنی). خویشتن را نادان نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تجاهل. (اقرب الموارد) ، ناشناخته آوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ناشناختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : معن او را بوجه تناکر مدد نمود و کار خصم او بساخت منصور چون او را بشناخت از سر جرایم معهود او درگذشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 446) ، بر همدیگر دشمنی ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
خویشتن را نادان ساختن. (زوزنی). خویشتن را نادان نمودن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء). تجاهل. (اقرب الموارد) ، ناشناخته آوردن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) ، ناشناختن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) : معن او را بوجه تناکر مدد نمود و کار خصم او بساخت منصور چون او را بشناخت از سر جرایم معهود او درگذشت. (ترجمه تاریخ یمینی چ 1 تهران ص 446) ، بر همدیگر دشمنی ورزیدن. (منتهی الارب) (آنندراج) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد)
پسرعموی ’بوهمند اول’ و نوۀ دختری ’ربرت گیسکارد’ و پسر ’مارکیسوس’ و از مسیحیان جنوب ایتالیا (سیسیل، صقلیه) و از قهرمانان اولین جنگ صلیبی و اشغال اورشلیم بود. وی در سال 1096 میلادی با ’بوهمنداول’ به قسطنطنیه رفت و از هم پیمان شدن با ’الکسیوس’ امتناع نمود و در لباس کشاورزان به ’بسفور’ فرار کرد ولی پس از چندی به ’الکسیوس’ گروید و در سلک شاهزادگان درآمد. در دوران جنگ اول صلیبی به ’سیلیسیا’ حمله برد و فرمانروای ’ترسوس’ شد و از طرف ’بالدوین لورین’ مورد تعقیب قرار گرفت و بوسیلۀ قوای مخصوص بالدوین از آنجا خارج و بسوی ’ادنه’ و مامیسترا پیشرفت و آن خطه را مسخر ساخت. و به جنگجویان صلیبی ملحق شد و نقش مهمی را در محاصره و تسخیر اورشلیم بعهده گرفت (ژوئیه 1099 میلادی). آنگاه به ’نابلس’ رفت و درصدد تحصیل امارت و سلطنت برای خود برآمد. بکمک ’گادفری’ به امارت ’تیبریاس’ و ’جلیل’ که در شمال ’نابلس’ واقع بود منصوب شد. در سال 1100 کوشش بی فایده ای نمود که ’بالدوین لورن’ دشمن قدیمی خود را از رسیدن به تخت و تاج اورشلیم بازدارد. در همان سال بوهمنداول بوسیلۀ مسلمانان دستگیر شد و تانکرد فرمانروایی خود را در جلیل رها کرد و برای نیابت سلطنت به ’انطاکیه’ رفت و شهرهای ’کیلیکیه’ را در سال 1101 و ’لائودیسه’ را در سال 1103 میلادی مسخر ساخت. چون ’بوهمند’آزاد شد، تانکرد ’انطاکیه’ را به او واگذاشت و در سال 1104 با بوهمند و ’بالدوین دوبرگ’ (که در آن موقعکنت ’ادسا’ بود) بمنظور استیلا بر ’بالدوین لورین’ متحد شد و به ’حران’ حمله بردند و شکست سختی خوردند، ’بالدوین دوبرگ’ زندانی شد، گرچه تانکرد از این شکست بی نصیب نماند ولی حکومت ’ادسا’ را که قبلاً در دست ’بالدوین’ بود بدست آورد و در سال 1105 حکومت ’انطاکیه’ بدو واگذار شد و بوهمند برای کسب نیروی امدادی به اروپا رفت. تانکرد با مسلمانان همجوار خود به خشونت رفتار میکرد و در سال 1106 ’آپامیا’ را تصرف کرد. در سال 1107 هنگامی که بوهمند به آخرین لشکرکشی خود علیه ’الکسیوس’ شروع کرد، تانکرد مجدداً (سیلیسیا) کیلیکیه و لااودیسا (لائودیسه) را از یونانیان بقهر بازگرفت و در سال 1108 هنگامی که ’بالدوین دوبرگ’ آزادی خود را بازیافت برای تانکرد واگذاری ادسا به او کار مشکلی بود ولی سرانجام بناچار پذیرفت. او نه تنها حکمرانی انطاکیه را در مقابل یونانیان و حکام طرابلس و حملۀ مسلمانان حفظ کرد، بلکه رفته رفته بر قلمرو خود افزود. در سال 1106 دختر فیلیپ اول فرانسه را بزنی گرفت اما بدون آنکه اولادی داشته باشد در سال 1112درگذشت و حکومت را به برادرزاده اش ’روژر’ واگذار کرد تا این که در همین موقعبوهمند دوم بجانشینی او برخاست. (از دایرهالمعارف بریتانیکا چ 1957). المنجد در ذیل کلمه تانکرید آرد:از امراء صقلیۀ نورماندی و یکی از فرماندهان جنگ اول صلیبی بود که در محاصرۀ اورشلیم شرکت جست امیری بزرگ و حاکم انطاکیه بود. وی بسال 1112 میلادی درگذشت
پسرعموی ’بوهمند اول’ و نوۀ دختری ’ربرت گیسکارد’ و پسر ’مارکیسوس’ و از مسیحیان جنوب ایتالیا (سیسیل، صقلیه) و از قهرمانان اولین جنگ صلیبی و اشغال اورشلیم بود. وی در سال 1096 میلادی با ’بوهمنداول’ به قسطنطنیه رفت و از هم پیمان شدن با ’الکسیوس’ امتناع نمود و در لباس کشاورزان به ’بسفور’ فرار کرد ولی پس از چندی به ’الکسیوس’ گروید و در سلک شاهزادگان درآمد. در دوران جنگ اول صلیبی به ’سیلیسیا’ حمله برد و فرمانروای ’ترسوس’ شد و از طرف ’بالدوین لورین’ مورد تعقیب قرار گرفت و بوسیلۀ قوای مخصوص بالدوین از آنجا خارج و بسوی ’ادنه’ و مامیسترا پیشرفت و آن خطه را مسخر ساخت. و به جنگجویان صلیبی ملحق شد و نقش مهمی را در محاصره و تسخیر اورشلیم بعهده گرفت (ژوئیه 1099 میلادی). آنگاه به ’نابلس’ رفت و درصدد تحصیل امارت و سلطنت برای خود برآمد. بکمک ’گادفری’ به امارت ’تیبریاس’ و ’جلیل’ که در شمال ’نابلس’ واقع بود منصوب شد. در سال 1100 کوشش بی فایده ای نمود که ’بالدوین لورن’ دشمن قدیمی خود را از رسیدن به تخت و تاج اورشلیم بازدارد. در همان سال بوهمنداول بوسیلۀ مسلمانان دستگیر شد و تانکرد فرمانروایی خود را در جلیل رها کرد و برای نیابت سلطنت به ’انطاکیه’ رفت و شهرهای ’کیلیکیه’ را در سال 1101 و ’لائودیسه’ را در سال 1103 میلادی مسخر ساخت. چون ’بوهمند’آزاد شد، تانکرد ’انطاکیه’ را به او واگذاشت و در سال 1104 با بوهمند و ’بالدوین دوبرگ’ (که در آن موقعکنت ’ادسا’ بود) بمنظور استیلا بر ’بالدوین لورین’ متحد شد و به ’حران’ حمله بردند و شکست سختی خوردند، ’بالدوین دوبرگ’ زندانی شد، گرچه تانکرد از این شکست بی نصیب نماند ولی حکومت ’ادسا’ را که قبلاً در دست ’بالدوین’ بود بدست آورد و در سال 1105 حکومت ’انطاکیه’ بدو واگذار شد و بوهمند برای کسب نیروی امدادی به اروپا رفت. تانکرد با مسلمانان همجوار خود به خشونت رفتار میکرد و در سال 1106 ’آپامیا’ را تصرف کرد. در سال 1107 هنگامی که بوهمند به آخرین لشکرکشی خود علیه ’الکسیوس’ شروع کرد، تانکرد مجدداً (سیلیسیا) کیلیکیه و لااودیسا (لائودیسه) را از یونانیان بقهر بازگرفت و در سال 1108 هنگامی که ’بالدوین دوبرگ’ آزادی خود را بازیافت برای تانکرد واگذاری ادسا به او کار مشکلی بود ولی سرانجام بناچار پذیرفت. او نه تنها حکمرانی انطاکیه را در مقابل یونانیان و حکام طرابلس و حملۀ مسلمانان حفظ کرد، بلکه رفته رفته بر قلمرو خود افزود. در سال 1106 دختر فیلیپ اول فرانسه را بزنی گرفت اما بدون آنکه اولادی داشته باشد در سال 1112درگذشت و حکومت را به برادرزاده اش ’روژر’ واگذار کرد تا این که در همین موقعبوهمند دوم بجانشینی او برخاست. (از دایرهالمعارف بریتانیکا چ 1957). المنجد در ذیل کلمه تانکرید آرد:از امراء صقلیۀ نورماندی و یکی از فرماندهان جنگ اول صلیبی بود که در محاصرۀ اورشلیم شرکت جست امیری بزرگ و حاکم انطاکیه بود. وی بسال 1112 میلادی درگذشت
ارابۀ بزرگ جنگی است که انگلیسیها در اثنای جنگ بین المللی اول اختراع کردند که در هر زمین ناهمواری میتواند عبور کند، (فرهنگ نظام)، تانگ، کلمه انگلیسی و ارابۀ زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و چرخهای آن که از دنده های پولادین درست شده است بر روی نوارهای زنجیرمانندی از پولاد حرکت کند و جنگ آوران در میان آن که چون دژی پولادین و متحرک است نشینند و بدشمن تازند، اولین تانک در پایان سال 1916 میلادی بوسیلۀ انگلیسیها ساخته و وارد میدان جنگ شد ولی در جنگ دوم جهانی از سلاحهای مؤثر و قابل توجه جنگ بشمار آمد خزانۀ آب ونفت و غیره که در کارخانه ها بکار رود، بدین معنی ازهندی گرفته شده و در انگلیسی رایج است، رجوع به ’تانکر’ و فرهنگ نظام شود
ارابۀ بزرگ جنگی است که انگلیسیها در اثنای جنگ بین المللی اول اختراع کردند که در هر زمین ناهمواری میتواند عبور کند، (فرهنگ نظام)، تانگ، کلمه انگلیسی و ارابۀ زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و چرخهای آن که از دنده های پولادین درست شده است بر روی نوارهای زنجیرمانندی از پولاد حرکت کند و جنگ آوران در میان آن که چون دژی پولادین و متحرک است نشینند و بدشمن تازند، اولین تانک در پایان سال 1916 میلادی بوسیلۀ انگلیسیها ساخته و وارد میدان جنگ شد ولی در جنگ دوم جهانی از سلاحهای مؤثر و قابل توجه جنگ بشمار آمد خزانۀ آب ونفت و غیره که در کارخانه ها بکار رود، بدین معنی ازهندی گرفته شده و در انگلیسی رایج است، رجوع به ’تانکر’ و فرهنگ نظام شود
خزانه آب و نفت و غیره که در کارخانه ها بکار میرود و نیز بمعنای ارابه زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و بر روی نوارهای زنجیر مانندی از پولاد حرکت میکند انگلیسی زره پوش اتومبیل زره پوش که با مسلسل و توپ مجهز است و بوسیله چرخهای محکم و سنگین خود میتواند در زمین ناهموار حرکت کند
خزانه آب و نفت و غیره که در کارخانه ها بکار میرود و نیز بمعنای ارابه زره دار جنگی است که با توپ و مسلسل مسلح است و بر روی نوارهای زنجیر مانندی از پولاد حرکت میکند انگلیسی زره پوش اتومبیل زره پوش که با مسلسل و توپ مجهز است و بوسیله چرخهای محکم و سنگین خود میتواند در زمین ناهموار حرکت کند