جدول جو
جدول جو

معنی تانکر

تانکر((کِ))
نوعی خودرو باری که بر روی شاسی آن مخزنی فولادی برای حمل مایعات نصب شده باشد، باری مخزنی (واژه فرهنگستان)
فرهنگ فارسی معین

واژه‌های مرتبط با تانکر

تانکر

تانکر
اتومبیل بزرگ مخزن دار، ویژۀ حمل مایعات، مخزن ذخیره سازی مایعات
تانکر
فرهنگ فارسی عمید

تانکر

تانکر
مأخوذ از انگلیسی و در فارسی جدید متداول است. انبار آهنی محدب که بر روی کامیون قرار دهند و آن را پر از نفت یا بنزین یا آب کنند برای نقل از مکانی بمکان دیگر. رجوع به تانک (خزانۀ آب و نفت...) شود
لغت نامه دهخدا

تناکر

تناکر
خود را نادان نمایاندن، اظهار نادانی کردن، تجاهل، ناشناختن، با همدیگر دشمنی ورزیدن قوم
تناکر
فرهنگ فارسی عمید

شانکر

شانکر
زخمی مملو از چرک در آلت تناسلی که در بیماری هایی چون سوزاک، سیفلیس و یا سل پوستی به وجود می آید
شانکر
فرهنگ فارسی عمید