جدول جو
جدول جو

معنی تاتلی - جستجوی لغت در جدول جو

تاتلی
سفره دستار خوان
تصویری از تاتلی
تصویر تاتلی
فرهنگ لغت هوشیار
تاتلی
((تِ لِ))
سفره، خوان
تصویری از تاتلی
تصویر تاتلی
فرهنگ فارسی معین
تاتلی
سفره، دستارخوان، برای مثال چو خوردم تاتلی برداشت از پیش / دعا و شکر نعمت کرد درویش (شیخ جنید - لغتنامه - تاتلی)
تصویری از تاتلی
تصویر تاتلی
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از تتالی
تصویر تتالی
آمدن سواران پی در پی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالی
تصویر تالی
پیرو، تابع
فرهنگ لغت هوشیار
آمادن آماده کردن، نرمیدن نرمی کردن نرم شدن منسوب به تات، یکی از لهجه های ایرانی. آماده شدن حاصل گشتن کار دست دادن فراهم آمدن، رفق و نرمی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تالی
تصویر تالی
آنکه بعد بیاید، ازپی آینده، تابع، پیرو، تلاوت کننده، در علم منطق جزء مؤخر جملۀ شرطیه
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از تاتی
تصویر تاتی
راه رفتن به شیوه کودکان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از تالی
تصویر تالی
از پی رونده، دنبال، دوّم
فرهنگ فارسی معین