معنی تاتی - فرهنگ فارسی معین
واژههای مرتبط با تاتی
تاتی
- تاتی
- آمادن آماده کردن، نرمیدن نرمی کردن نرم شدن منسوب به تات، یکی از لهجه های ایرانی. آماده شدن حاصل گشتن کار دست دادن فراهم آمدن، رفق و نرمی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تاتی
- تاتی
- در زاهو، درد و الم قبل از تولد بچه. درد ابتدائی زن باردار قبل از شدت آن و قبل از تولد بچه
لغت نامه دهخدا
تاتی
- تاتی
- تیره ای از شعبه جبارۀ ایل عرب از ایلات خمسۀ فارس، (جغرافیای سیاسی کیهان ص 87)
لغت نامه دهخدا