معنی تالی تالی جانشین، جایگزین، ثانی، قائم مقام، اثر، حاصل، نتیجه، پیامد، دنباله، تلاوتگر، تلاوت کننده، شبیه، لنگه، مانند، مثل، نظیر، همانند، تابع، پس رو، دنباله رو، پی رو، جزء موخر (جمله شرطی)متضاد: جزء مقدم فرهنگ واژه مترادف متضاد