جدول جو
جدول جو

معنی بیرزد - جستجوی لغت در جدول جو

بیرزد
پارسی تازی شده - بریزه برای جوش دادن مس و برنج و دیگرها به کار برند این واژه چنان که در فرهنگ فارسی محمد معین آمده پارسی است و گیاهی است برابر بااشنان یا به گفته آنندراج از ازدو (صمغ) هاست بارزد، براده فلزات
فرهنگ لغت هوشیار
بیرزد
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا و کرم معده مفید است، انزروت، انجروت، کنجده، کنجیده، بارزد، بیرزه، بریزه، زنجرو،
برادۀ فلزات
تصویری از بیرزد
تصویر بیرزد
فرهنگ فارسی عمید
بیرزد
((زَ))
بارزد. پیرژد. بیرزه. بیرزی. بارزد، براده فلزات
تصویری از بیرزد
تصویر بیرزد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بیرزی
تصویر بیرزی
بیرزد بارزد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیرزه
تصویر بیرزه
بیرزد بارزد
فرهنگ لغت هوشیار
پارسی تازی شده - بریزه برای جوش دادن مس و برنج و دیگرها به کار برند این واژه چنان که در فرهنگ فارسی محمد معین آمده پارسی است و گیاهی است برابر بااشنان یا به گفته آنندراج از ازدو (صمغ) هاست
فرهنگ لغت هوشیار
کودکی که به هنگام شیرخوارگی کم شیر خورده و لاغر و نزار شده باشد، جمع شیر زدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بارزد
تصویر بارزد
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا و کرم معده مفید است، انزروت، انجروت، کنجده، کنجیده، بیرزد، بیرزه، بریزه، زنجرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بیرزه
تصویر بیرزه
از صمغ های سقزی به رنگ سرخ، زرد یا سفید با طعم تلخ که از برخی درختان و درختچه ها به دست می آید و در معالجۀ بیماری های درد مفاصل، عرق النسا و کرم معده مفید است، انزروت، انجروت، کنجده، کنجیده، بارزد، بیرزد، بریزه، زنجرو
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از شیرزد
تصویر شیرزد
بچه ای که در زمان شیرخوارگی شیر کم خورده و ضعیف و لاغر مانده
فرهنگ فارسی عمید
((زَ))
گیاهی است از تیره چتریان که دارای برگ های نسبتاً پهن با بریدگی های زیاد می باشد، گل هایش زرد و میوه اش به قطر دو میلی متر و درازی یک سانتیمتر است، اثنان، اسنان
فرهنگ فارسی معین