ملا عبدالعلی فاضل بیرجندی منجم ایرانی. متوفی بسال 934 هجری قمری از آثارش: بیست باب در معرفت تقویم و شرح تذکرۀ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح مجسطی و حاشیه ای بر شرح چغمینی قاضی زاده است. رجوع به فهرست اعلام التفهیم و کشف الظنون و دائره المعارف فارسی شود
ملا عبدالعلی فاضل بیرجندی منجم ایرانی. متوفی بسال 934 هجری قمری از آثارش: بیست باب در معرفت تقویم و شرح تذکرۀ خواجه نصیرالدین طوسی و شرح مجسطی و حاشیه ای بر شرح چغمینی قاضی زاده است. رجوع به فهرست اعلام التفهیم و کشف الظنون و دائره المعارف فارسی شود
حالت و کیفیت بیرونق. کسادی. تق و لقی. ناروایی. عدم رواج: تا نور جان و ظل خدائی نهفته خاک بیرونقی بخلق خدای اندر آمده. خاقانی. برونق توانم من این کارکرد به بیرونقی کار ناید ز مرد. نظامی. کار چو بیرونقی از نور برد قصه بدستوری دستور برد. نظامی
حالت و کیفیت بیرونق. کسادی. تق و لقی. ناروایی. عدم رواج: تا نور جان و ظل خدائی نهفته خاک بیرونقی بخلق خدای اندر آمده. خاقانی. برونق توانم من این کارکرد به بیرونقی کار ناید ز مرد. نظامی. کار چو بیرونقی از نور برد قصه بدستوری دستور برد. نظامی
دهی است از دهستان چای باساز بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 240 تن. آب آن از جویبار پورناک. محصول آن غلات، پنبه، کنجد، کرچک، بزرک و برنج. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چای باساز بخش پلدشت شهرستان ماکو، سکنۀ آن 240 تن. آب آن از جویبار پورناک. محصول آن غلات، پنبه، کنجد، کرچک، بزرک و برنج. شغل اهالی زراعت، گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه ارابه رو دارد و اتومبیل از آن میتوان برد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 23هزارگزی شمال خاوری خوی و 5هزارگزی شمال شوسۀ خوی به جلفا. دامنه، معتدل، مالاریائی دارای 1118 تن سکنه. آب آن از رود زارعان و قودوخ بوغان. محصولات آنجا پنبه، کرچک، انگور و زردآلو. شغل اهالی زراعت و گله درای. صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است و دبستانی دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی از دهستان اواوغلی بخش حومه شهرستان خوی. واقع در 23هزارگزی شمال خاوری خوی و 5هزارگزی شمال شوسۀ خوی به جلفا. دامنه، معتدل، مالاریائی دارای 1118 تن سکنه. آب آن از رود زارعان و قودوخ بوغان. محصولات آنجا پنبه، کرچک، انگور و زردآلو. شغل اهالی زراعت و گله درای. صنایع دستی جاجیم بافی و راه آن مالرو است و دبستانی دارد. (فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چای پارۀ بخش قره ضیاءالدین آذربایجان. در 13هزارگزی جنوب باختری قره ضیاءالدین و5 هزار و پانصد گزی خاور شوسۀ خوی به ماکو واقع است، 438 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
دهی است از دهستان چای پارۀ بخش قره ضیاءالدین آذربایجان. در 13هزارگزی جنوب باختری قره ضیاءالدین و5 هزار و پانصد گزی خاور شوسۀ خوی به ماکو واقع است، 438 تن سکنه دارد. از چشمه آبیاری میشود. محصولش غلات و حبوبات است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4)
شهری به خراسان و آن مرکز شهرستان بیرجند و قاینات است که در زمان سابق این ناحیه بنام قهستان نامیده می شد و دارای 23488 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). نام بیرجند در کتب جغرافی نویسان قدیم اسلامی نیامده است و نخستین کس که ذکری از این شهر بمیان آورده یاقوت (متوفی 623 هجری قمری) می باشد وی می نویسد: بیرجند از زیباترین شهرهای ناحیۀ قهستان است که در دوران خلافت از اعمال خراسان بوده است و اکنون بیرجند قصبۀ قهستان می باشد و حال آنکه در قرون وسطی قائن قصبۀ قهستان بشمار می آمده است و مانند بیرجند چندی تحت استیلای اسماعیلیه بوده است. گولد اسمید میگوید که جمعیت بیرجند در سال 1873م. به پانزده هزار نفر بالغ میگردیده اما استیوارت میگوید که جمعیت آن در سال 1886م. به 14000 تن بالغ میگردید اما لورینی در زمانی متأخر جمعیت آنرا به 18000 تن تخمین زده است و در پاره ای از نقشه های جغرافیایی نام بیرجند به برجن تحریف شده است. (از دایره المعارف فارسی). شهر بیرجند اکنون یکی از شهرستانهای استان خراسان کنار مرز افغانستان کمابیش مطابق قهستان سابق است و فعلاً مرکب از 5 بخش، حومه، درمیان، شوسف، خوسف، قاین تشکیل شده است. جمع قراء و قصبات آن 1565 و نفوس آنها در حدود 232765 تن می باشد و بنا بگفته ای 144112 و جمعیت شهر بیرجند 13934 تن است. رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 و فرهنگ فارسی معین و دائره المعارف فارسی و نیز رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 326 و تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 2 ص 168، تاریخ سیستان ص 406، تاریخ مغول ص 545 و سبک شناسی ج 1 ص 411 شود بخش حومه شهرستان بیرجند از سه دهستان بنام القورات، شهاباد، نهارجانات تشکیل شده. جمع قراء بخش 533 آبادی و دارای 43401 تن سکنه است. دهستان حومه که مرکز آن شهاباد است دارای 198 قریه و 9552 تن سکنه می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
شهری به خراسان و آن مرکز شهرستان بیرجند و قاینات است که در زمان سابق این ناحیه بنام قهستان نامیده می شد و دارای 23488 تن سکنه است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9). نام بیرجند در کتب جغرافی نویسان قدیم اسلامی نیامده است و نخستین کس که ذکری از این شهر بمیان آورده یاقوت (متوفی 623 هجری قمری) می باشد وی می نویسد: بیرجند از زیباترین شهرهای ناحیۀ قهستان است که در دوران خلافت از اعمال خراسان بوده است و اکنون بیرجند قصبۀ قهستان می باشد و حال آنکه در قرون وسطی قائن قصبۀ قهستان بشمار می آمده است و مانند بیرجند چندی تحت استیلای اسماعیلیه بوده است. گولد اسمید میگوید که جمعیت بیرجند در سال 1873م. به پانزده هزار نفر بالغ میگردیده اما استیوارت میگوید که جمعیت آن در سال 1886م. به 14000 تن بالغ میگردید اما لورینی در زمانی متأخر جمعیت آنرا به 18000 تن تخمین زده است و در پاره ای از نقشه های جغرافیایی نام بیرجند به برجن تحریف شده است. (از دایره المعارف فارسی). شهر بیرجند اکنون یکی از شهرستانهای استان خراسان کنار مرز افغانستان کمابیش مطابق قهستان سابق است و فعلاً مرکب از 5 بخش، حومه، درمیان، شوسف، خوسف، قاین تشکیل شده است. جمع قراء و قصبات آن 1565 و نفوس آنها در حدود 232765 تن می باشد و بنا بگفته ای 144112 و جمعیت شهر بیرجند 13934 تن است. رجوع به فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9 و فرهنگ فارسی معین و دائره المعارف فارسی و نیز رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 326 و تاریخ ادبیات ادوارد براون ج 2 ص 168، تاریخ سیستان ص 406، تاریخ مغول ص 545 و سبک شناسی ج 1 ص 411 شود بخش حومه شهرستان بیرجند از سه دهستان بنام القورات، شهاباد، نهارجانات تشکیل شده. جمع قراء بخش 533 آبادی و دارای 43401 تن سکنه است. دهستان حومه که مرکز آن شهاباد است دارای 198 قریه و 9552 تن سکنه می باشد. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)