معنی بیرونی بیرونی خارجی، بخشی از عمارت که مخصوص پذیرایی مهمانان بوده است، بیگانه خارجی، بخشی از عمارت که مخصوص پذیرایی مهمانان بوده است، بیگانه تصویر بیرونی فرهنگ فارسی معین