- بوراکس
- فرانسوی تنگار
معنی بوراکس - جستجوی لغت در جدول جو
- بوراکس
- ترکیب اسید بوریک و سود که در طب و صنعت برای ساختن شیشه و لعاب ظروف سفالی و لحیم کاری به کار می رود، بوره، بورک، تنکار، تنگار، بورق، بورات دوسود
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
فرانسوی بوره تنگار تنکار ملح آبدار برات سدیم که فرمول شیمیایی آن میباشد. وزن مخصوصش 7، 1 و سختیش بین 2 تا 5، 2 است. بوره طبیعی مزه گس دارد تنگار ملح الصناعه. براکس، شکر سفید
گود غله دان، غله دان زیر زمینی، تمک (گویش سیستانی)
روگرفت
نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک سازند
روسی کشتیچه ناوچه قایق موتوری کشتی کوچک (بیشتر در شمال ایران مستعمل است)
خوردنی طعام
طبلی کوچک که زارعان به جهت رمانیدن جانوران از کشت زار نوازند، دف دایره، غربال، طبقی پهن و بزرگ از چوب ساخته که بقالان اجناس و نانوایان نان در آن نهند
کشتی کوچک، زورق، قایق موتوری
خوردنی، قابل خوردن، طعام، غذا
غذایی که از اسفناج یا بادمجان، ماست و سیر تهیه می شود
نان خورشی که از اسفناج و کدو و بادنجان با ماست و کشک درست کنند
دف، دایره، برای مثال آن بر سر گورها تبارک خواندی / واین بر در خانه ها تبوراک زدی (رودکی - ۵۱۷)
تغذیه، غذا
بیسراک
فرانسوی دو آسه ای
برف باد
واژگونه، وارونه، واژگون
گندیده و متعفن دارای بوی بد بدبو متعفن
سرمای سخت و باد شدید که با برف و باران همراه باشد
جمع برنس، کلاه های نگاوی (نگاو قیف) برکی ها
برخلاف، بالعکس
ویرانه، ریهیده ، خرابه
قوت، طعام چیز خوردنی طعام خوردنی
هر یک از نمک های اسید بوریک
چیزی که بوی بد بدهد، بدبو، گندیده
خوردنی، طعام، غذا، غذایی که از گوشت، سبزی و مانند آن تهیه می شود، کنایه از مورد پسند، مطلوب مثلاً سابقاً اخبار سیاسی خوراکش بود
به عکس، برخلاف مثلاً فکر نکن آدم خوبی است، برعکس خیلی هم شیاد است