جدول جو
جدول جو

معنی بوالفضول - جستجوی لغت در جدول جو

بوالفضول
یاوه گو
تصویری از بوالفضول
تصویر بوالفضول
فرهنگ لغت هوشیار
بوالفضول
کسی که سؤال بیجا بکند
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
تصویری از بوالفضول
تصویر بوالفضول
فرهنگ فارسی عمید
بوالفضول
((بُ لْ فُ))
بیهوده گو
تصویری از بوالفضول
تصویر بوالفضول
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بو الفضول
تصویر بو الفضول
یاوه گویی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوالفضل
تصویر بوالفضل
دارای فضل فاضل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوالفضل
تصویر بوالفضل
صاحب فضل، دارای فضیلت
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ابوالفضل
تصویر ابوالفضل
(پسرانه)
خداوند و صاحب هنر، کنیه دینار، لقب چهارمین فرزند علی (ع)
فرهنگ نامهای ایرانی
صاحب فتوی خدای گشایش. یا بوالفتحی. صاحب فتوح بودن خداوند گشایش بودن، آنچه که فتوح و گشایش و بسط آرد: (نه ازکاس نوشتم نه از کس نیوشم صبوحی میی بوالفتوحی سماعی) (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بوالفتوح
تصویر بوالفتوح
صاحب فتوح، خداوند گشایش ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از ذوالفضل
تصویر ذوالفضل
صاحب فضل و احسان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ذوالفضل
تصویر ذوالفضل
صاحب فضل و احسان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلفضول
تصویر بلفضول
دانا نمایی صاحب فضل بسیار بسیار فضول پر فضول
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلفضول
تصویر بلفضول
بسیار فضول، بسیار گو
کسی که سخنان بیهوده و بی معنی و بی فایده بگوید، یاوه گو، بیهوده گو، یاوه سرا، هرزه گو، هرزه خا، خیره درا، ژاژدرای، هرزه لاف، هرزه لای، یافه درای، ژاژخا، مهذار، هرزه درای، افسانه پرداز، افسانه گو
فرهنگ فارسی عمید