- بواسیر
- نوعی بیماری مقعد و بینی است
معنی بواسیر - جستجوی لغت در جدول جو
- بواسیر ((بَ))
- زخم و ورم رگ های مقعد که حاد آن موجب خونریزی می شود و با عمل جراحی معالجه می شود
- بواسیر
- عارضۀ تورم رگ های مقعد که بر اثر یبوست یا نشستن زیاد بروز می کند و در مراحل پیشرفته با جراحی معالجه می شود، زخم و ورم بینی یا مقعد
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
ریشینه منسوب به بواسیر مربوط به بواسیر مبتلا به بواسیر. یا هیجان بواسیری. تحریکات ناشی از شدت مرض بواسیر در راست روده که تولید درد و خارش در موضع میکند
ناسورها، زخمهایی که آب کشیده و چرک و ورم کرده باشد، زخمی ها، جمع واژۀ ناسور
جمع ناسور، ریشینگی ها جمع ناسور
ریشینگی گوشتی زهدان
ریشیشنگی بینی
ریشینگی گوش
دهان دره
شاعر، تاریخگو، قصه خوان
با میانجگری
مشت زن، بوکس باز
هر چیزی که قیمت بسیار داشته باشد قیمتی گرانبها
اسبی که رنگ آن بسرخی گراید بور
جمع ریصار، از پارسی ریچاردها جمع ریصار ریچالها
جمع جوسق کوشکها قصرهاکاخها
جمع جاسوس
جمع تفسیر
تبریزی از درختان، جمع سواء، مانندان، جزها
هر چیز قیمتی و گران مایه، گران بها، بهاور، بهایی، برای مثال دو یاره بهاگیر و دو گوشوار / یکی طوق پرگوهر شاهوار (فردوسی - ۷/۳۶۹)
طومارها، مکتوبها یا نامه های بلند، دفترها، صحیفه ها، نامه ها، جمع واژۀ طومار
مهم ترین سنگ معدن آلومینیوم شبیه خاک رس به رنگ قرمز، قهوه ای یا سفید که حاوی بلورهای آب دار اکسید آلومینیوم است
تفسیرها، واضح و آشکار ساختن معنی سخن ها، شرح و بیان ها، جمع واژۀ تفسیر
مشت زن، آنکه ورزش بوکس می کند، بوکسور، آنکه با مشت می زند، زورآزما
ریصارها، مربا یا ترشی ای که از چند چیز درست کنند، جمع ریصار
جمع طومار
جمع طس (برخلاف قیاس) سوره های قرآن که با طس (سوره نمل) و طسم (سوره شعراسوره قصص) شروع می شود
طواسین به جای ذوات طسم - سیمناد های نپی (سوره های قرآن) که با طس و طسم آغاز می شود جمع طسم (بر خلاف قیاس) طواسین. توضیح صواب} ذوات طسم {است
جمع قاروره، شیشه ها پیشارها زنان به گواژ
گیاهی است از تیره چتریان که علفی و پایاست. برگهایش شانه یی و گلهایش زرد رنگ و بصورت چتر مرکبند. دو یا سه گونه از گیاه شناخته شده که در اروپا و افریقا و آسیا میرویند. از گیاه مذکور ماده ای شیری رنگ ترشح میشود که در مجاورت هوا منجمد میگردد و بصورت صمغ در می آید و در طب عوام مصرف دارد و چون خوشبو میباشد در عطر سازی نیز مستعمل است جاوشیر جاشیر کماشیر حلیب البقر
جمع میشار، اره ها، جمع موشور، شوشه ها (منشور ها) جمع موشور
جمع ناقور، کرنای ها جمع ناقور
جمع ناصور، ریشینگی ها جمع ناصور (ناسور)