جدول جو
جدول جو

معنی بهیاری - جستجوی لغت در جدول جو

بهیاری
عنوان و درجه بهیار
تصویری از بهیاری
تصویر بهیاری
فرهنگ لغت هوشیار
بهیاری
شغل و درجۀ بهیار
تصویری از بهیاری
تصویر بهیاری
فرهنگ فارسی عمید

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهداری
تصویر بهداری
وزارت خانه ای که بکارهای مربوط به بهداشت رسیدگی میکند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسیاری
تصویر بسیاری
((بِ))
گروهی زیاد، مقداری زیاد
فرهنگ فارسی معین
وزارت یا اداره ای که عهده دار رسیدگی به امور بهداشت و سلامتی مردم است
فرهنگ فارسی معین
سازمان یا اداره ای که به کارهای مربوط به بهداشت مردم رسیدگی می کند
فرهنگ فارسی عمید
دوشیزه یا زنی که دوره آموزشگاه پرستاری به پایان رسانده و با رتبه بهیاری در بیمارستانها بسمت پرستار مشغول بکار میشود
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به بهار ربیعی: ابر بهاری. ابری که در فصل بهار در آسمان پدید آید. یا اعتدال بهاری. اعتدال ربیعی. یا باران بهاری. بارانی که در فصل بهار بارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهیار
تصویر بهیار
((بِ))
پرستار، آن که پس از طی دوره های خاصی اجازه دارد بخشی از وظایف پرستاران را انجام دهد
فرهنگ فارسی معین
کسی که دورۀ آموزشگاه پرستاری را به پایان رسانیده و در بیمارستان یا درمانگاه مشغول کار باشد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهاری
تصویر بهاری
مربوط به بهار، ویژگی زراعتی که حاصل آن در فصل بهار به دست می آید
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از مهیاره
تصویر مهیاره
(دخترانه)
آنکه از ماه دست بند دارد
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهنابی
تصویر بهنابی
صرفا
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهشماری
تصویر بهشماری
ترجیح
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنیادی
تصویر بنیادی
اصولی، اساسی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از هشیاری
تصویر هشیاری
اخطار
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بشکاری
تصویر بشکاری
زراعت کاری
فرهنگ لغت هوشیار
فرانسطوی گوی بازی نام نوعی بازی اروپایی که روی میزهای مخصوص بازی کنند و ابزار این بازی عبارتست از میزهای مخصوص پوشانده شده از ماهوت با چهار سوراخ در چهار گوش و دو سوراخ در حد وسط طولی دو طرف و تعدادی گوی در روی میز و چوبهایی در دست بازیکنان. بازیکنان. بازیکنان میباید با دقت و مهارت و با اندازه گیریهای دقیق با چوب گویها را بهم زده آنها را در سوراخ بیندازند هر کس که زودتر تعداد معینی از گویها را در داخل سوراخها کند برنده محسوب میشود. بلیارد انواعی دارد از جمله پیر امید ایتالیا نسکی. در بازی اخیر مقداری چوبهای کوچک کم ارتفاع نیز در روی میز میایستانند و میزش نیز کوچکتر از میز پیرامید است و در اطراف سوراخ ندارد بیلیارد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بقراری
تصویر بقراری
بقراری که. از قراری که بشرحی که
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بغیازی
تصویر بغیازی
شاگردانه، مژدگانی نوید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بلغاری
تصویر بلغاری
منسوب به بلغار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیداری
تصویر بیداری
عمل بیدار بودن یقظه مقابل خواب، هوشیاری آگاهی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیماری
تصویر بیماری
ناتندرستی ناخوشی مرض
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیگاری
تصویر بیگاری
عمل کار کردن بیمزد رایگان کار کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیکاری
تصویر بیکاری
حالت و کیفیت بیکار بیشغلی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیزاری
تصویر بیزاری
بی میلی، تنفر اشمئزاز
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیعاری
تصویر بیعاری
بیشرمی بی ننگی بی حیایی بی شرمی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیطاری
تصویر بیطاری
دام پزشکی عمل و شغل بیطار ستور پزشکی دام پزشکی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از آبیاری
تصویر آبیاری
کار آبیار، سقایت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بختیاری
تصویر بختیاری
منسوب به بختیار، ایلی است، گوشه ای در دستگاه همایون
فرهنگ لغت هوشیار
منسوب به بازار مردم بازار اهل بازار سوقه، مبتذل اثری که در آن رعایت اصول نشده و خالی از حس و حساب باشد اثری که فقط بمنظور انتفاع ساخته شده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بختیاری
تصویر بختیاری
(پسرانه)
خوشبختی، کامرانی، یکی از تیره های بزرگ کرد لرستان، یکی از لهجه های زبان کردی (نگارش کردی:بهختیاری)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهارین
تصویر بهارین
(دخترانه)
منسوب به بهار، بهاری
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بیکاری
تصویر بیکاری
بطالت
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بیزاری
تصویر بیزاری
نفرت، اکراه، تنفر
فرهنگ واژه فارسی سره