جدول جو
جدول جو

معنی بهشت - جستجوی لغت در جدول جو

بهشت
(دخترانه)
فردوس، جنت (نگارش کردی: بهههشت)
تصویری از بهشت
تصویر بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
بهشت
باغی که از خوشی و خرمی نظیر نداشته باشد، جنت، فردوس
تصویری از بهشت
تصویر بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
بهشت
جایی که نیکوکاران پس از مردن همیشه در آنجا خواهند بود، جنّت، فردوس، مینو، گشتا، سبزباغ، ارم، باغ ارم، باغ بهشت، رضوان، سرای جاوید، اعلا علّیین، خلد، باغ خلد، خلدستان، دارالخلد، دار قرار، دارالقرار، دارالسّرور، دارالسّلام، دارالنّعیم، علّیین، فردوس اعلا، قدس، نعیم
جایی که از خوبی و خرمی نظیر نداشته باشد
تصویری از بهشت
تصویر بهشت
فرهنگ فارسی عمید
بهشت
((بِ هِ))
جایی خوش آب وهوا و سرسبز و خرم و سرشار از خوبی ها و لذت ها که پاداش پس از مرگ است، فردوس، جنت، مینو، خلد
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بهشته
تصویر بهشته
(دخترانه)
بهشت
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهشتی
تصویر بهشتی
اهل بهشت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشتن
تصویر بهشتن
رها کردن، از دست دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشتی
تصویر بهشتی
مربوط به بهشت، کنایه از مورد پسند، برای مثال خیز ای بت بهشتی آن جام می بیار / کاردیبهشت کرد جهان را بهشت وار (عمعق - ۱۶۲)اهل بهشت مثلاً حوری بهشتی، نیکوکار، نوعی انگور
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از نهشت
تصویر نهشت
وضع
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
(دخترانه)
شادمانی
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهیت
تصویر بهیت
هاژ گیج
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
شادمانی، شادی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهات
تصویر بهات
دروغباف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
حیرت و سراسیمگی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از زهشت
تصویر زهشت
دم و نفس را گویند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
سراسیمگی از شرم یا ترس، حیرت، سرگشتگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
شادمانی، سرور، خرمی، شادابی، خوبی، تازگی
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
بخشش، عطا، کرم، دهش، بخشیدن چیزی به کسی، داشن، منحت، جود، داشاد، جدوا، داشات، بغیاز، صفد، داد و دهش، فغیاز، برمغاز، عطیّه، بذل، سماحت، احسان، اعطا، عتق
فرهنگ فارسی عمید
مهترین بزرگترین، (در مورد شاه) اعلی حضرت: نخستین سر نامه گفت از مهست شهنشاه کسرای یزدان پرست. (شا. بخ)
فرهنگ لغت هوشیار
هر یک از روزهای پنجه دزدیده (خمسه مسترقه) را بنام یکی از فصلهای گاتها نامیده اند و (وهیشتواشت گاه) یا (وهشت وشت) نام روز پنجم است
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهجت
تصویر بهجت
((بِ یا بَ جَ))
شادمان شدن، زیبایی، سرور، شادی
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دهشت
تصویر دهشت
((دَ شَ))
سرگشتگی، حیرت، تعجب، شگفتی، اضطراب، ترس، خوف. («دهش» از عربی به معنی سرگشتگی، حیرت، سراسیمگی)
فرهنگ فارسی معین
تصویری از نهشت
تصویر نهشت
نهشتن، در علم زمین شناسی موادی که به وسیلۀ آب یا باد از محلی به محل دیگر حمل و در آنجا انباشته می شود
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زهشت
تصویر زهشت
دم، نفس
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهشتی روی
تصویر بهشتی روی
خوبرو، خوش صورت
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشت آیین
تصویر بهشت آیین
مانند بهشت بهشت آسا: باغی بهشت آسا: باغی بهشت آیین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشت آسا
تصویر بهشت آسا
بهشت آیین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهشتی رو
تصویر بهشتی رو
خوب رو، زیبا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهت
تصویر بهت
گیجی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بهت
تصویر بهت
حیران کردن، سرگشته شدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از هشت
تصویر هشت
بعد از هفت، عدد «۸»
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهت
تصویر بهت
دهشت زده شدن، خاموش و متحیر ماندن، حیرت، دهشت، شگفتی آمیخته به سکوت، در علم روانشناسی گیجی و کاهش هشیاری
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهش
تصویر بهش
مقل، صمغ درختی به همین نام با طعمی تلخ که مصرف دارویی دارد، خشل، مقل ازرق، مقل مکی، مقل عربی، مقل یهود، وقل، وقل، راحة الاسد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهش
تصویر بهش
((بَ))
مرد خندان و گشاده رو
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهت
تصویر بهت
((بُ))
کذب، دروغ، افترا
فرهنگ فارسی معین