برشته برشته بریان شده، تف داده بو داده، پخته، هر خوردنی که آنرا بدون آب روی آتش تف داده باشند فرهنگ لغت هوشیار
بهشتی بهشتی مربوط به بهشت، کنایه از مورد پسند، برای مِثال خیز ای بت بهشتی آن جام می بیار / کاردیبهشت کرد جهان را بهشت وار (عمعق - ۱۶۲)اهل بهشت مثلاً حوری بهشتی، نیکوکار، نوعی انگور فرهنگ فارسی عمید