جدول جو
جدول جو

معنی بهدین - جستجوی لغت در جدول جو

بهدین
(پسرانه)
پیرو آیین زرتشتی
تصویری از بهدین
تصویر بهدین
فرهنگ نامهای ایرانی
بهدین
دین نیک آیین خوب، آنکه دارای آیینی نیکوست، دین زردشتی
تصویری از بهدین
تصویر بهدین
فرهنگ لغت هوشیار
بهدین
دین زردشتی، دین بهی، پیرو دین زردشتی، زرتشتی، کسی که به دین و آیین زردشت اعتقاد دارد، پیرو زردشت
زردشتی، زردهشتی، مزدیسنی، مزدیسنا، گبر، گبرک، مزداپرست
تصویری از بهدین
تصویر بهدین
فرهنگ فارسی عمید
بهدین
((بِ))
دین نیک، آیین خوب، دین زردشتی
تصویری از بهدین
تصویر بهدین
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

منسوب به بسد که مرجان باشد مرجانی بسدی. توضیح در شعر فارسی بتخفیف بسدین آید
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بیدین
تصویر بیدین
آنکه دین ندارد بی کیش لامذهب مقابل دیندار
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهدیس
تصویر بهدیس
(دخترانه)
خوش رنگ، خوشگل، مانند به (به میوه ای خوش عطر و بو)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بددین
تصویر بددین
ملحد، کافر
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از تهدین
تصویر تهدین
خوشنود و راضی کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهدان
تصویر بهدان
دانا، داننده، آگاه، عالم، برای مثال نه با آنت مهر و نه با اینت کین / که بهدان تویی ای جهان آفرین (فردوسی۲ - ۱۰۱۰)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بددین
تصویر بددین
بدکیش، بدمذهب، ملحد
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بهین
تصویر بهین
(دخترانه)
مرکب از بهین (بهترین) + آفرین (آفریننده)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهین
تصویر بهین
خوب نیکو، برگزیده منتخب، بهترین، گزیده ترین
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بدین
تصویر بدین
تناور تنومند به این: بدین صفت بدین شکل
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بهین
تصویر بهین
((بِ))
برگزیده، منتخب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهین
تصویر بهین
گزیده ترین، بهترین
فرهنگ فارسی عمید