جدول جو
جدول جو

معنی بنمائن - جستجوی لغت در جدول جو

بنمائن
نشان دادن، نمایش دادن، مورد ضرب و شتم قرار دادن
فرهنگ گویش مازندرانی

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بتمان
تصویر بتمان
(دخترانه)
نام رودخانهای در کردستان (نگارش کردی: بهتمان)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از بهمان
تصویر بهمان
برای اشاره به یک شخص یا چیز مجهول و غیرمعلوم به کار می رود، فلان مثلاً فلان و بهمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بکمان
تصویر بکمان
بی زبانان، لال ها
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بندان
تصویر بندان
بسته کننده، در حال بستن یا بسته کردن مثلاً یخ بندان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بزمان
تصویر بزمان
میل و خواهش، مست، اندوهگین، پژمان
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنوان
تصویر بنوان
نگهبان خرمن، نگهبان کشتزار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بنیان
تصویر بنیان
بنیاد، شالوده، پی، بنا
فرهنگ فارسی عمید
ناحیتی است (به ماوراء النهر) اندر کوهها و شکستگی ها از حدود سروشنه، و او را سه حد است: بتمان اندرونی و بتمان میانه و بتمان بیرونی. و این ناحیتی است باکشت و برز بسیار، و جای درویشان، و اندر کوههای وی معدن نوشادرست بسیار. (از حدود العالم). گمان میرود که جمع بتم یا صورتی از بتم است. رجوع به بتم شود
لغت نامه دهخدا
(بَ ءَ)
نام گیاهی است بنام حسن لبه. حصی لبان. لبان چاوی. (فرهنگ فارسی معین).
لغت نامه دهخدا
(گِ خَ دَ)
رجوع به نمودن شود
لغت نامه دهخدا
(مُ تَ ءِ)
مرد ریاکار در دوستی. (ناظم الاطباء). مرد ریاکار، دروغگو. (از فرهنگ جانسون)
لغت نامه دهخدا
تصویری از بهمان
تصویر بهمان
چیز غیر معلوم و مجهول، (بهمان کس، بهمان چیز)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمادن
تصویر نمادن
ظاهر کردن، نشان دادن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمائق
تصویر نمائق
جمع نمیقه، نامه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از نمائم
تصویر نمائم
جمع نمیمه، سخن چینی ها جمع نمیمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ضنائن
تصویر ضنائن
به گونه رمن بر جستگان بر کشیدگان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنوان
تصویر بنوان
نگهدارنده زراعت نگاهبان خرمن. نگاهدارنده اسباب و اموال نگهبان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بکمان
تصویر بکمان
گنگ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بژمان
تصویر بژمان
غمگین، غمنده
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بزمان
تصویر بزمان
میل وخواهش
فرهنگ لغت هوشیار
بنیاد بنلاد، دیوار بست، بنا. بنیاد شالوده بنلاد، دیوار بست، ایوان، جایباش ساختمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بنوان
تصویر بنوان
((بَ یا بُ))
نگه دارنده زراعت، نگهبان خرمن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بهمان
تصویر بهمان
((بَ))
شخص یا شیء مجهول
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنوان
تصویر بنوان
((بُ))
نگاه دارنده اسباب و اموال، نگهبان
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنیان
تصویر بنیان
((بُ))
شالوده، بنیاد، بنا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از بنیان
تصویر بنیان
بنیاد
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بنیان
تصویر بنیان
مبنا، اصل
فرهنگ واژه فارسی سره
نشان دادن
فرهنگ گویش مازندرانی
پریدن، جهیدن
فرهنگ گویش مازندرانی
از کار انداختن، انجام کاری را به تأخیر انداختن
فرهنگ گویش مازندرانی
نام کشتزاری در لاشک کجور نوشهر
فرهنگ گویش مازندرانی
آمدن
فرهنگ گویش مازندرانی
باز کردن
فرهنگ گویش مازندرانی
خودنمایی، نمایشگاه
دیکشنری اردو به فارسی