بار و اسباب سفر، جا، مکان، خانه، رخت، لباس، مال، دارایی اصل، بنیاد، در علم زیست شناسی ساقه، تنه، در علم زیست شناسی ریشه، برای مثال هر شجر باغ ز سر تا بنه / مانده ز بی برگی خود برهنه (امیرخسرو- مجمع الفرس - بنه)، در علم زیست شناسی درختچه از بنه: ازبن، از بیخ، از ریشه، از اصل
بار و اسباب سفر، جا، مکان، خانه، رخت، لباس، مال، دارایی اصل، بنیاد، در علم زیست شناسی ساقه، تنه، در علم زیست شناسی ریشه، برای مِثال هر شجر باغ ز سر تا بنه / مانده ز بی برگی خود برهنه (امیرخسرو- مجمع الفرس - بنه)، در علم زیست شناسی درختچه از بنه: ازبن، از بیخ، از ریشه، از اصل
مادۀ منفجره ای که با دست، هواپیما یا وسایل دیگر به سمت مواضع دشمن پرتاب می شود یا در جایی کار گذاشته می شود بمب اتمی: در امور نظامی بمبی که نیروی آن ناشی از انرژی اتمی است بمب هیدروژنی: در امور نظامی بمبی که نیروی تخریبی آن به مراتب قوی تر و شدیدتر از بمب اتمی است
مادۀ منفجره ای که با دست، هواپیما یا وسایل دیگر به سمت مواضع دشمن پرتاب می شود یا در جایی کار گذاشته می شود بمب اتمی: در امور نظامی بمبی که نیروی آن ناشی از انرژی اتمی است بمب هیدروژنی: در امور نظامی بمبی که نیروی تخریبی آن به مراتب قوی تر و شدیدتر از بمب اتمی است
بسته و مهرکرده. (ناظم الاطباء). ممهور: ملطفه به من داد بمهر و قصد شکار کردم. (تاریخ بیهقی). اگرچه زر بمهر افزون عیارست قراضه ریزه ها هم در شمارست. نظامی. - بمهر کردن، مهر کردن. مهر نمودن. ممهور ساختن. بستن: ایشان بنواله ای که خوردند با من لب خود بمهر کردند. نظامی. - کیسۀ سربمهر، کیسۀ مهرکرده شده. (ناظم الاطباء).
بسته و مهرکرده. (ناظم الاطباء). ممهور: ملطفه به من داد بمهر و قصد شکار کردم. (تاریخ بیهقی). اگرچه زر بمهر افزون عیارست قراضه ریزه ها هم در شمارست. نظامی. - بمهر کردن، مهر کردن. مهر نمودن. ممهور ساختن. بستن: ایشان بنواله ای که خوردند با من لب خود بمهر کردند. نظامی. - کیسۀ سربمهر، کیسۀ مهرکرده شده. (ناظم الاطباء).
محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن موارد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله هواپیما به زمین پرتاب و گاه به فتیله آلوده به ماده قابل اشتعال در روی زمین منفجر شود
محفظه ای مخروطی یا استوانه ای شکل که درون آن موارد منفجره ریزند و به چاشنی مجهز کنند و گاه بوسیله هواپیما به زمین پرتاب و گاه به فتیله آلوده به ماده قابل اشتعال در روی زمین منفجر شود
فرانسوی بم نشان یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز
فرانسوی بم نشان یکی از علامات تغییر دهنده است که قبل از نوتها گذارده شود. ای علامت صدای نوت را نیم پرده پایین میاورد. بعبارت دیگر صدای نوت را نیم پرده بم میکند مقابل دیز