- بسترم
- جوشش دمیدگی اعضا
معنی بسترم - جستجوی لغت در جدول جو
- بسترم
- نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشترم، بشتر
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بیمار ومریض در بستر افتاده
بستر کوچک
جوشهای ریز و ورم سرخ رنگ در پوست بدن انسان
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوش های ریز سرخ رنگ در پوست و خارش است، بشتر، بسترم
ویژگی کسی که به جهت آسیب دیدگی یا بیماری در بستر استراحت می کند
بیستم در مرحله بیست
رختخواب
رختخواب گسترده شده، تشک، توشک
بستر رود: جایی که رود از آن می گذرد، رودخانه
بستر رود: جایی که رود از آن می گذرد، رودخانه