جدول جو
جدول جو

معنی بسباس - جستجوی لغت در جدول جو

بسباس
تازی گشته بزباز گیاه رازیانه
تصویری از بسباس
تصویر بسباس
فرهنگ لغت هوشیار
بسباس
هرزه، یاوه
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چرند، یاوه، ژاژ، ژاژه، چرند و پرند، دری وری، جفنگ، چرت، شرّ و ور، کلپتره، چرت و پرت، فلاده، ترّهه
تصویری از بسباس
تصویر بسباس
فرهنگ فارسی عمید
بسباس
((بَ))
هرزه، یاوه، سخن یاوه
تصویری از بسباس
تصویر بسباس
فرهنگ فارسی معین

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از بسباسه
تصویر بسباسه
پوست جو
فرهنگ لغت هوشیار
یونانی تازش شده سندل دانه چندن دانه نوعی حرمل و آن دوایی است که برگ آن مانند برگ بید بود اما کوچکتراز آنست و گل آن مانند یاسمن سفید و خوشبوست
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسباسه
تصویر بسباسه
پوست جوز بویا، قشر دوم جوز بویا که در طب قدیم کاربرد دارویی داشته، جارگون، بزباز
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلباس
تصویر بلباس
(پسرانه)
به برخی عشایر کرد بلباس می گویند (نگارش کردی: بباس)
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برباس
تصویر برباس
چاه ژرف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بسبس
تصویر بسبس
شخ زمین بی آب و گیاه زمین خشک یاوه دروغ
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از بساس
تصویر بساس
جمع بسبس، زمین های خشک شخ ها
فرهنگ لغت هوشیار