دوایی درد چشم را. گل سرخ پانزده درهم، زعفران هشت درهم، افیون و سنبل از هر یک دو درهم، صمغ عربی هشت درهم کوفته و پخته وبا آب صاف و سفیدۀ تخم بسرشند. (یادداشت دهخدا)
دوایی درد چشم را. گل سرخ پانزده درهم، زعفران هشت درهم، افیون و سنبل از هر یک دو درهم، صمغ عربی هشت درهم کوفته و پخته وبا آب صاف و سفیدۀ تخم بسرشند. (یادداشت دهخدا)
ابریشم، تاری بسیار نازک و محکم که از باز کردن پیلۀ کرم ابریشم تهیه می شود و در صنایع نساجی و تهیۀ تار بعضی از سازهای موسیقی به کار می رود، کناغ، پناغ، کج، بهرامه، سیلک، حریر، دمسق، قزّ، دمسه برای مثال گرچه یکی کرم بریشم گر است / باز یکی کرم بریشم خور است (نظامی۱ - ۷۲)
اَبریشَم، تاری بسیار نازک و محکم که از باز کردن پیلۀ کرم ابریشم تهیه می شود و در صنایع نساجی و تهیۀ تار بعضی از سازهای موسیقی به کار می رود، کَناغ، پَناغ، کَج، بَهرامِه، سیلک، حَریر، دِمسَق، قَزّ، دِمسِه برای مِثال گرچه یکی کرم بریشم گر است / باز یکی کرم بریشم خور است (نظامی۱ - ۷۲)
نوعی از خرمابن است در بصره که نسبت به خرمابنان جای دیگر زودتر بار دهد. (منتهی الارب). بلغت اهل نجد نوعی از خرمای خشک باشد. (برهان) (آنندراج). نوعی خرمابن پیش رس به بصره
نوعی از خرمابن است در بصره که نسبت به خرمابنان جای دیگر زودتر بار دهد. (منتهی الارب). بلغت اهل نجد نوعی از خرمای خشک باشد. (برهان) (آنندراج). نوعی خرمابن پیش رس به بصره
غلاف قاروره (منتهی الارب) (آنندراج) و اگر از جگن باشد بپارسی پیزری گویند. (یادداشت مؤلف) ، آهن دراز و پهنا که بدان آسیا را دندان کنند. آسیاآژن. آسیازنه. میتین. (منتهی الارب) (آنندراج). آژینه. اسکنه. (ابن الاعرابی). سنگ دراز یا آهنی که بدان سنگ آسیا آژند. (یادداشت مؤلف) ، رشوت. ج، براطیل. (منتهی الارب). رشوه. (زمخشری). پاره: بقسمت و دست انداز چیز نگیرند و رشوت و برطیل نستانند. (جهانگشای جوینی)
غلاف قاروره (منتهی الارب) (آنندراج) و اگر از جگن باشد بپارسی پیزری گویند. (یادداشت مؤلف) ، آهن دراز و پهنا که بدان آسیا را دندان کنند. آسیاآژن. آسیازنه. میتین. (منتهی الارب) (آنندراج). آژینه. اسکنه. (ابن الاعرابی). سنگ دراز یا آهنی که بدان سنگ آسیا آژند. (یادداشت مؤلف) ، رشوت. ج، بَراطیل. (منتهی الارب). رشوه. (زمخشری). پاره: بقسمت و دست انداز چیز نگیرند و رشوت و برطیل نستانند. (جهانگشای جوینی)
در سنسکریت به معنی ذات واجب الوجود، و قادر مطلق. خدای بزرگ هندوان باستان. او مظهر آفریدگار جهان و خدایان و قادر مطلق است. وی با ویشنو (محافظ) و شیوا (مخرب) تثلیثی را تشکیل میدهد. (حاشیۀ معین بر برهان قاطع از ملل و نحل، رشید یاسمی). برهما رابصورت انسانی مجسم می کنند که دارای چهار سر و چهار دست است و در دستهای خود یک کوزه، یک تسبیح، یک قاشق مقدس و نسخه ای از ودا را نگاه داشته است. وی مصنف وداها و قانونگذار هند است و پرستش او قدیمترین آیین پرستش در این کشور می باشد. (دایره المعارف فارسی) ، تربیت کردن و آموختن. (ناظم الاطباء). و رجوع به برهختن شود
در سنسکریت به معنی ذات واجب الوجود، و قادر مطلق. خدای بزرگ هندوان باستان. او مظهر آفریدگار جهان و خدایان و قادر مطلق است. وی با ویشنو (محافظ) و شیوا (مخرب) تثلیثی را تشکیل میدهد. (حاشیۀ معین بر برهان قاطع از ملل و نحل، رشید یاسمی). برهما رابصورت انسانی مجسم می کنند که دارای چهار سر و چهار دست است و در دستهای خود یک کوزه، یک تسبیح، یک قاشق مقدس و نسخه ای از ودا را نگاه داشته است. وی مصنف وداها و قانونگذار هند است و پرستش او قدیمترین آیین پرستش در این کشور می باشد. (دایره المعارف فارسی) ، تربیت کردن و آموختن. (ناظم الاطباء). و رجوع به برهختن شود
دهی است از دهستان میانرود سفلای بخش نور شهرستان آمل. سکنۀ آن 130 تن. آب آن از رود خانه بریرود و محصول آن برنج و مختصر غلات و نیشکر است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 3)
دهی است از دهستان میانرود سفلای بخش نور شهرستان آمل. سکنۀ آن 130 تن. آب آن از رود خانه بریرود و محصول آن برنج و مختصر غلات و نیشکر است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 3)
جوین ولایتی است. پیش از این داخل تومان بیهق بوده و اکنون مفرد است. قصبۀ فریومد شهرستان آنجاست. (نزهه القلوب چ لیدن ص 150). اکنون به فرومد معروف است. رجوع به فرومد شود
جوین ولایتی است. پیش از این داخل تومان بیهق بوده و اکنون مفرد است. قصبۀ فریومد شهرستان آنجاست. (نزهه القلوب چ لیدن ص 150). اکنون به فرومد معروف است. رجوع به فرومد شود
برسوما، یکی از اسقفان ایرانی نژاداست که در اواسط قرن پنجم مدرسه نصیبین بار دوم بدست وی تأسیس گردید، رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر صفا ص 13 و 19 و 20 و 21 شود
برسوما، یکی از اسقفان ایرانی نژاداست که در اواسط قرن پنجم مدرسه نصیبین بار دوم بدست وی تأسیس گردید، رجوع به تاریخ علوم عقلی در تمدن اسلامی تألیف دکتر صفا ص 13 و 19 و 20 و 21 شود
مأخوذ از فرانسه، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که ’ب’ آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده تولید بریت مینماید. و داودنام کیمیاگر انگلیسی این جسم را کشف نمود. (ناظم الاطباء). عنصر شیمیایی از گروه قلیائیات خاکی است بصورت آزاد بشکل سفیدنقره رنگ و فلز چکش خور وجود دارد و بزودی در هوا اکسیده میشود. علامت شیمیایی آن ’Ba’ است. باریوم فقط بصورت ترکیب یافته میشود و بخصوص بصورت سولفات (باریت بارتیس) و کربنات یافته شود و هر یک ازین دو دارای ثقل خاصی هستند. این فلز با حرارت دادن، اکسید آن با آلومینیوم یا سیلیسیم در خلأ آماده و در 850 درجه حرارت ذوب میشود و شعله های زرد مایل بسبز دارد. رجوع به باریت و بریت، شود
مأخوذ از فرانسه، فلزی سفید نقره ای و کمی قابل انطراق که ’ب’ آنرا تجزیه کرده و هیدرژن آن متصاعد گشته و با اکسیژن وی مرکب شده تولید بریت مینماید. و داودنام کیمیاگر انگلیسی این جسم را کشف نمود. (ناظم الاطباء). عنصر شیمیایی از گروه قلیائیات خاکی است بصورت آزاد بشکل سفیدنقره رنگ و فلز چکش خور وجود دارد و بزودی در هوا اکسیده میشود. علامت شیمیایی آن ’Ba’ است. باریوم فقط بصورت ترکیب یافته میشود و بخصوص بصورت سولفات (باریت بارتیس) و کربنات یافته شود و هر یک ازین دو دارای ثقل خاصی هستند. این فلز با حرارت دادن، اکسید آن با آلومینیوم یا سیلیسیم در خلأ آماده و در 850 درجه حرارت ذوب میشود و شعله های زرد مایل بسبز دارد. رجوع به باریت و بریت، شود
فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به رنگ سفید مایل به زرد است. چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانند کلسیم آب را به آسانی تجزبه می کند. از غیرمحلول ترین اجسام است و چون اشعه ایکس از آن نمی گذرد
فلزی که در طبیعت به صورت کربنات و سولفات یافت می شود و آن به رنگ سفید مایل به زرد است. چگالی آن 6/3 است و هیچ گونه اهمیت صنعتی ندارد و مانند کلسیم آب را به آسانی تجزبه می کند. از غیرمحلول ترین اجسام است و چون اشعه ایکس از آن نمی گذرد