جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با برهما

برهما

برهما
در سنسکریت به معنی ذات واجب الوجود، و قادر مطلق. خدای بزرگ هندوان باستان. او مظهر آفریدگار جهان و خدایان و قادر مطلق است. وی با ویشنو (محافظ) و شیوا (مخرب) تثلیثی را تشکیل میدهد. (حاشیۀ معین بر برهان قاطع از ملل و نحل، رشید یاسمی). برهما رابصورت انسانی مجسم می کنند که دارای چهار سر و چهار دست است و در دستهای خود یک کوزه، یک تسبیح، یک قاشق مقدس و نسخه ای از ودا را نگاه داشته است. وی مصنف وداها و قانونگذار هند است و پرستش او قدیمترین آیین پرستش در این کشور می باشد. (دایره المعارف فارسی) ، تربیت کردن و آموختن. (ناظم الاطباء). و رجوع به برهختن شود
لغت نامه دهخدا

برهمی

برهمی
خوارزمی در مفاتیح العلوم (چ مصر) گوید مفرد براهمه است به معنی یکی از اشراف عُبّاد هند
لغت نامه دهخدا

برهمه

برهمه
مخفف برهمن است که اصیل و نجیب و حکیم و پیر و مرشد هنود باشد. (برهان). رجوع به برهمن شود
لغت نامه دهخدا