جدول جو
جدول جو

معنی برندود - جستجوی لغت در جدول جو

برندود
(بَرَ)
دهی است از دهستان شاخنات بخش درمیان شهرستان بیرجند. سکنۀ آن 372 تن است. آب آن از قنات ومحصول آن غلات است. (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از پرندوش
تصویر پرندوش
(دخترانه)
پس پریشب
فرهنگ نامهای ایرانی
تصویری از برنداف
تصویر برنداف
تسمه، دوال، روده
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از پرندوش
تصویر پرندوش
شب گذشته، پریشب، برای مثال صبحدم بود که می شد به وثاق / چون پرندوش نه بیهش نه بهوش (انوری - ۸۶۴)، گویدت همی گرچه دراز است تو را عمر / بگذشته شمر یکسره چون دوش و پرندوش (ناصرخسرو - ۴۱۳)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از زراندود
تصویر زراندود
زراندوده، ویژگی فلزی که با لایه ای از طلا پوشانده شده، زرنگار
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بلندقد
تصویر بلندقد
بلندقامت، بلندبالا
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از بدنمود
تصویر بدنمود
بدنما، هر چیزی که در نظر خوب نیاید، آنچه صورت ظاهرش خوشایند نباشد، بدنمود
فرهنگ فارسی عمید
آنچه پر از دود باشد: اطاق پر دود. یا قلیان پر دود. که دود بسیار از آن بر آید. یا پردود بودن، اندوهگین غمگین پر درد بودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنداف
تصویر برنداف
روده، تسمه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از براندودن
تصویر براندودن
مالیدن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برنداق
تصویر برنداق
ترکی پشمه پوست خام بود که ترکان بمالند
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
تیزی، برش، عمل برنده
فرهنگ لغت هوشیار
شب روز گذشته پریشب پرندوار پرندیش پروندوش پرندوشنی پرندوشینه بارحه الاولی
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برغمود
تصویر برغمود
ترنج از میوه ها
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برفرود
تصویر برفرود
بالا و زیر، زیر و رو
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برفزود
تصویر برفزود
((بَ فُ))
بسیار، فراوان، بی شمار
فرهنگ فارسی معین
تصویری از پرندوش
تصویر پرندوش
((پَ رَ))
شب گذشته، پریشب
فرهنگ فارسی معین
تصویری از زراندود
تصویر زراندود
((زَ. اَ))
هر چیز آمیخته شده با طلا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از برونداد
تصویر برونداد
محصول
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از بر دوش
تصویر بر دوش
بر عهده
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
Bluntness
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
brutalité
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
dureza
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
कठोरता
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
ketajaman
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
ความทื่อ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
stompheid
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
тупость
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
durezza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
dureza
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
钝感
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
tępotliwość
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
тупість
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
Stumpfheit
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برندگی
تصویر برندگی
קהות
دیکشنری فارسی به عبری