جدول جو
جدول جو

معنی برخور - جستجوی لغت در جدول جو

برخور
بهره ور، بهره بر، شریک، انباز
تصویری از برخور
تصویر برخور
فرهنگ فارسی عمید
برخور
(گُ نَنْ دَ / دِ)
بهره مند. بهره ور. بهره بر. برخوردار. (شرفنامۀ منیری). خداوند بهره، گویند در اصل برخ ور بوده یعنی خداوند بهره. (شرفنامۀ منیری). موجر. مالک.
لغت نامه دهخدا
برخور
(بَ خوَر / خُر)
دهقان. (مهذب الاسماء) (یادداشت مؤلف)
لغت نامه دهخدا
برخور
شریک، بهره ور
تصویری از برخور
تصویر برخور
فرهنگ لغت هوشیار
برخور
((بَ خُ))
بهره مند، شریک، انباز
تصویری از برخور
تصویر برخور
فرهنگ فارسی معین
برخور
برخوردار، بهره مند، بهره ور، متمتع، منتفع
فرهنگ واژه مترادف متضاد

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از برخورد
تصویر برخورد
تصادف، ملاقات، به هم رسیدن دو چیز یا دو تن هنگام رد شدن و گذشتن از جایی
برخورد کردن: همدیگر را دیدن، ملاقات کردن، تصادف کردن، کنایه از باشدت وخشونت رفتار کردن
فرهنگ فارسی عمید
(قَ دَ)
برخوردن. ملاقات. تصادم. ملاقی شدن. (از غیاث).
- بد برخورد، ترشرو و متکبر و خشن بهنگام دیدار.
- برخورد خوبی نکردن، نیک تلقی نکردن و به ترشروئی و سردی دیدار کردن.
- خوش برخورد، گشاده رو و مؤدب بهنگام ملاقات.
لغت نامه دهخدا
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
بهم خوردن دو چیز، تصادف
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
((بَ خُ))
به هم رسانیدن دو چیز، تصادم، به هم رسیدن دو کس، تصادف، ملاقات
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درخور
تصویر درخور
حائز اهمیت، قابل، مناسب، مستحق
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
تصادم، ضربه، تماس، تصادف
فرهنگ واژه فارسی سره
تماس، دیدار، ملاقات، رفتار، سلوک، معامله، اصابت، التقا، تلاقی، زدوخورد، مشاجره (لفظی) ، درگیری، اصطکاک، تصادم، تصادف، شیوه رفتار
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
يقابل
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
Impingement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
interférence
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
הִתְנַגְּשׁוּת
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
مداخلت
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
সংঘর্ষ
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
mgongano
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
çarpışma
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
충돌
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
干渉
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
gangguan
دیکشنری فارسی به اندونزیایی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
टकराव
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
воздействие
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
การกระทบ
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
botsing
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
interferencia
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
interferência
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
影响
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
naruszenie
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
вплив
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
Beeinträchtigung
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از برخورد
تصویر برخورد
interferenza
دیکشنری فارسی به ایتالیایی